بازی هایی که خشونت و دعوا را به کودکان و نوجوانان می آموزند و آنها را پرخاشگر بار می آورد...
یادش بخیر بچه که بودیم چه دورانی داشتیم. بچه های دهه شصتی خوب به خاطر دارند بازیهایی را که هم دسته جمعی و هم کم خرج بود، بازیهایی مثل قایم باشک، گرگم به هوا، الک دولک، هفت سنگ، زو، تیله بازی، خاله بازی، گل کوچیک، 5 ضرب و... آنقدر برای این بازیها، ذوق وانرژی داشتیم که به زور پدر مادر، به خانه هایمان باز میگشتیم. اگر یک توپ چهل تیکه برایمان میخریدند بهترین کادو برای یک آقا پسر بود که از خوشحالی تا صبح توپ خود را بغل می کرد. یا عروسکی که تازه مد شده بود و صحبت می کرد و برای پدر مادرها هم عجیب بود. با این که کم و کاستی بود، اما صمیمیت، بین بچه ها موج میزد.
آکاایران: بازیهای کامیپوتری علت اصلی خشونت و پرخاشگری کودکان
حالا بیاییم نگاهی به بچه های دهه هشتادی داشته باشیم. صبح وشب خود را پای رایانه وانواع بازیها میگذرانند وبعد میگوییم چرا بچه 8 ساله عینک به چشم دارد. تمام فکر و ذهنشان شده بازیهای کامپیوتری... اگر پولی دستشان بیاید وقت را تلف نمی کنند و یک سیدی بازی میخرند و به راحتی هم خودشان نصب می کنند. اگر میخواهید بدانید پاتوق بچه های کم سن وسال کجاست باید بگویم که بهتر است سری به کافی نتها و مغازه هایی که بازیهای رایانهای دارند بزنید و مشاهده کنید که چه حجم عظیمی از بچه ها در حال بازی کردن هستند. در یکی از سایتها نوشته شده بود که از هر سه ایرانی، یک نفر به بازیهای رایانهای میپردازند وهشتاد درصد علاقه مندان به این بازیها، در رده سنی 8 تا15 سال هستند و روزانه متوسط دو ساعت از وقتشان را صرف این بازیها می کنند. آمار بسیار عجیبی است، البته ما بازیهای رایانهای را نفی نمی کنیم ومعتقدیم که هر دوره و زمانی، بازیهای مخصوص به خودش را دارد، ولی این که ساعات زیادی از روز فقط به این کار اختصاص داده شود، جای سوال و تعجب دارد... درست مثل نوجوانی به نام امیرحسین که یکجورایی »دکترای بازیهای رایانهای« دارد و در حد تیم ملی پیش رفته است
امیرحسین به من می گوید: »من در حال حاضر شانزده سال سن دارم و تا آنجا که در خاطرم هست از 5 سالگی رو به این بازیها آوردم و علت آن هم این بود که پدر و مادرم بازی می کردند ومن هم یاد گرفتم. در فصل تابستان روزانه 9 ساعت بازی می کردم ودر حال حاضر که فصل مدارس است، فقط اجازه دارم پنجشنبه ها بازی کنم. من تا به الان بالای 200 تا سیدی بازی خریدم و والدین من هم پول بسیار زیادی هم بابت سهگا، پلیاستیشن2، پلیاستیشن 3، ایکس باکس و... هزینه کردهاند. من بیشتر بازیهای اکشن را دوست دارم و این بازیها به من هیجان میدهد.
زهرا عبدی روانشناس در این باره میگوید:
امروزه متاسفانه، خشونت و پرخاشگری بیش از دهه های قبل در نوجوانان شدت یافته و یکی از عوامل مهم آن استفاده از بازیهای رایانهای است، بازیهایی که خشونت و دعوا را به کودکان ونوجوانان میآموزند و آنها را پرخاشگر بار میآورد... پسری تقریبا حدود یازده ساله را میشناسم که در حال بازی رایانهای بود، وقتی دقت کردم، دیدم که این بازی به گونهای است که او باید به خیابان برود و افراد داخل کوچه وخیابان را بزند و از بین ببرد. این بازی برای بچه های ما فاجعه است. چرا که به او یاد میدهد که چگونه فردی پرخاشگر و دعواگر شود... توصیه اکیدی به والدین عزیز دارم که بیشتر مواظب تفریح فرزندانشان باشند و بازیهای آنها را کنترل کنند که مغایر با هنجارهای جامعه و خانواده نباشد. ما نمیگوییم که به هیچ وجه بازی نکنند، ولی مواظب باشند که هر بازی رایانه ای را انجام ندهند ودر کنار بازیهای خوب رایانهای، میتوانند برای بچه هایشان پازل های آموزشی و کارتهای جیبی فکری را نیز تهیه کنند که با این عمل لااقل سطح هوشی فرزندشان را بالا ببرند.
مادری میگفت: سالها پیش جمعه ها که میشد در کوچه و خیابانها بازار گل کوچیک داغ داغ بود تا جایی که سروصدا، امان اهالی محل را میبرید و آنها به پلیس زنگ میزدند تا بیایند بازی بچه ها را قطع کنند، اما دیگر حالا هیچ خبری نیست، صبحهای جمعه دیگر، کسی گل کوچیک بازی نمی کند، چرا که با فوتبالهای رایانهای، سر خود را گرم می کنند و شرطبندیهایشان هم سر همین بازیهای کامپیوتری است.
مطالعه این مطلب به این معنا نبود که »خانوادهسبز« به کلی بازیهای رایانهای را نفی می کند... اما ما ایرانیها یه عادت بد داریم، مثل افراط و تفریط – چندی پیش آماری منتشر شد که 45 میلیون ایرانی به نوعی کاربر اینترنتی هستند که حتی این موضوع به روستاها هم سرایت کرده است، هر چیزی به جایش و استفاده به شکل معقول آن خوب است.