آکاایران: Warning: strpos(): Empty needle in /home/asemooni/public_html/wp-includes/media.php on line 1088
اطلاعات تکمیلی درباره کارتون بابا لنگ دراز(جودی آبوت)
- کارگردان: کازویوشی یوکوتا Kazuyoshi Yokota
- نویسنده: Jean Webster ، فیلمنامه: Nobuyuki Fujimota
- موسیقی: Aya Wakakusa
- تکنیک: سل انیمیشن
- تعداد قسمت: 35
- مدت: 24 دقیقه ای
- کشور سازنده: ژاپن
- سال ساخت: ۱۹۹۰
- تهیه شده در: نیپون انیمیشن Nippon Animation
جودی که موظف است دربارۀ تلاش ها و فعالیت هایش به بابا لنگ دراز نامه بنویسد، در مدرسه به سختی تلاش می کند تا فاصلۀ فرهنگی خود را با جامعۀ پیرامونش که حاصل انزوای پرورشگاه است، جبران کند. در پایان، بابا لنگ دراز خود را به جودی معرفی می کند.
مجموعۀ انیمیشن تلویزیونی «بابا لنگ دراز» بر مبنای رُمان شاهکاری از «جین وبستر» که در سال 1912 در سن 36 سالگی نوشته بود، ساخته شده است. از دیگر نوشته های معروف او می توان به رمان «دشمن عزیز» اشاره کرد که در۱۹۱۴ منتشر شد. جین وبستر از دوران نوجوانی تحت تأثیر داستان ها و نوشته های دایی خود «مارک تواین» (نویسندۀ معروف آثار ارزشمندی چون «هاکلبری فین»، «شاهزاده و گدا» و «تام سایر»)، قرار داشت و برای پروراندن ذهن و قوۀ تخیّلش کمک های بسیاری از پدر و دایی اش گرفت.
«جروشا آبوت» معروف به جودی آبوت، دختر یتیمی است که در تمام 16 سال عمرش در یتیم خانۀ تاریک و غم انگیز «جان گریر» زندگی کرده است. زمانی که او هنوز نوزاد بود پدر و مادر خود را از دست داد. نوزاد را در خیابان بیسون Bayson در شهر نیویورک پیدا کردند و به نوانخانۀ «جان گریِر» سپردند، جایی که او تنها توانست استعداد نوشتنِ خود را شکوفا کند. روزی یکی از مقالات طنزآمیز جودی، نظر یکی از بانیان نوانخانه را به خود جلب کرد. متولّی که به هیچ عنوان دلش نمی خواست شناخته شود با عنوان مستعار «جان اسمیت»، قیّومیت جودی را قبول کرده او را به دبیرستان «یادبود لینکلن» که یک دبیرستان شبانه روزی درجه یک است، برای ادامۀ تحصیل می فرستد (در رمان، او جودی را به کالج می فرستد). جودی که از نام مستعار جان اسمیت خوشش نمی آید، او را «بابا لنگ دراز» خطاب می کند چون این تنها تصویری است که از سایۀ آقای اسمیت در هنگام ترک یتیم خانه دیده و در ذهنش حک شده است. او طوری رفتار می کند که انگار بابا لنگ دراز تنها خانوادۀ او است، و پس از مدتی به شدت به او وابسته می شود.
آقای اسمیت از روز اول دو شرط برای جودی می گذارد: اول اینکه هویّت خود را برای سایرین مخفی نگه دارد و دوم، هر ماه یک نامه در مورد زندگی خود و چگونگی پیشرفتش به او ارسال کند (داستان رمان، در قالب همین نامه ها روایت می شود). اما همین امر باعث می شود جودی همیشه خودش را یک دروغگو بپندارد و نتواند با دوستان جدیدش کاملاً روراست باشد. جودی دارای عقدۀ حقارت و خودکم بینی قابل توجهی است و از اینکه یتیم است، رنج می برد و به همین دلیل نمی تواند به سادگی به هر کسی اعتماد کند.
هم اتاقی های جودی در دبیرستان، «سالی مک براید» و «جولیا راتلج پندلتون» هستند. سالی مک براید، دختری خجالتی اما شیرین است. پس از مدتی آنها دوستانی بسیار نزدیک می شوند و هر قدر سالی بزرگتر می شود علاقه اش به جودی بیشتر می شود. جولیا پندلتون، خانواده ای بسیار ثروتمند دارد. او قد بلند، زیبا، باهوش، مغرور و افاده ایست و در ابتدا دائم در تلاش است تا راز مخفی جودی را کشف کند.
جولیا عموی جوانی دارد به نام «جرویس پندلتون» که از نظر پندلتونها آدم عجیب و مردم گریز و تا حدی غیر عادی است، اما در عین حال در جهان کسب و کار، معروف و سرشناس است. جرویس از زندگی به سبک خانواده اش خوشش نمی آید و همین امر او را متفاوت کرده است. جودی برای اولین بار جرویس را در دبیرستان ملاقات می کند و در طی سال های دبیرستان جودی کم کم متوجه می شود که عاشق جرویس شده است…
این مجموعه در سال ۱۹۹۰ جایزۀ بهترین فیلم تلویزیونی را از آژانس فعالیت های فرهنگی کودکان ژاپن دریافت نمود.