خاطرهها در واقع بخشی از محفوظات ما و آنچه در حافظه بلندمدت خود ذخیره کردهایم هستند اما اینکه چطور خاطرهها را به یاد میآوریم، چرا بعضی خاطرهها پررنگتر هستند و خاطرهها به طور دقیق در کجای ذهن ذخیره میشوند هنوز برای دانشمندان هم به طور کامل روشن نیست.
بین اجزای عصبی ما ارتباطات بیشماری وجود دارد که تعداد این خطوط ارتباطی را 500 میلیارد خط تخمین زدهاند. زمینه ذهنی ما برای خاطرات، عادتها، شناخت، عواطف و احساسات، دانش، ارتباطات و ایدههای جدید در میان همین خطوط شکل میگیرد.
سلولهای مغزی یا همان نورونها که با گذشت زمان ضخیمتر میشوند، شبکهای پیچیده از ارتباطات را در بین خود شکل میدهند و به طور پیوسته هزاران میلیون تبادل شیمیایی در آن انجام میشود.
اولین خاطرهها
برخی از خاطرهها مانند یک لالایی گوش نواز و ملودیک تا مدتها در ذهن ما باقی میمانند. با توجه به مطالعات گستردهای که در این زمینه انجام گرفته مشخص شده است اولین خاطرات قابل لمس برای ما به طور متوسط از میانه سه سالگی در ذهن ثبت میشوند. این نتیجه از بیان گزارشهایی در مورد یادآوری خاطرات از سوی افراد مختلف بیان شده که خاطرات روزهای نوپایی و کودکی خود را به یاد میآورند.
محققان معتقدند که در آن سن و سال، بخش هیپوکامپ مغز که وظیفه ذخیره خاطرات را بر عهده دارد، به اندازه کافی بالغ شده و میتواند این مسئولیت مهم را بر عهده بگیرد.
قدرت موتورهای ناوگان عصبی، در این سن و سال به طور همزمان به بالاترین درجه خود تا آن زمان میرسد. قدرتی که شامل تواناییهای کلامی و شفاهی میشود و هر یک از ما به صورت نهادینه آنها را در خود داریم. گارنر که یکی از متخصصان روانشناسی بالینی است، در سخنرانی خود در کالج فیلادلفیا درباره آناتومی مغز و عملکردهای آن میگوید: همه ما میدانیم که داشتن زبان میتواند برای به خاطر سپردن حوادث مهم باشد چراکه ما برای بیان تجربیات خود و صحبت کردن به داشتن کلمات و استفاده از آنها نیازمندیم. در واقع افراد با استفاده از تواناییهای کلامی و شفاهی میتوانند خاطرات را تکرار کنند یا برای آنها ساختار مشخص کنند.
تولد شناختی
تحقیقات پژوهشگران برای کشف اینکه اولین خاطرات چگونه و چرا در ذهن ما ثبت میشوند، ادامه دارد.
سال گذشته محققان در دانشگاه یادبود نیوفاندلند در کانادا گزارش کردند که شکل ثبت خاطراتی که بچهها در دوران مدرسه دارند، زمانی که بالغ میشوند، تغییر پیدا میکند و خاطراتی که فرد از سن 10 سالگی تجربه میکند، در تمام طول عمر با او همراه خواهد بود. تحقیق دیگری که در زمینه خاطرات انجام شده نشان میدهد ثبت اولین خاطرهها در زنان دو یا سه ماه زودتر از مردان انجام میشود. علاوه بر آن، تمایل ذهن به ذخیره کردن خاطرات تصویری مثبت بسیار بیشتر از خاطرات شفاهی و منفی است. این تحقیق در سال 2003 در مجله ذهن و احساسات به چاپ رسیده است.
گارنر همچنین میگوید: رویدادهای عاطفی قوی چه خاطرات تلخ و چه خاطرات شیرین، خود را به درستی در ذهن ما حک میکنند و این ادعا حاصل تجربه من در مورد گفتههای نیمی از مراجعهکنندگان است. با این وجود برای اینکه بگوییم چرا یک فرد میتواند خاطرات خوبش را و یک فرد خاطرات بدش را به خوبی حفظ کند، دلیلی کشف نشده است. روانشناسان به بررسیهایشان در این مورد ادامه میدهند تا دریابند که چطور فاکتورهای صفات شخصیتی، محیطی و بیولوژیکی باعث میشوند ما خاطرات را در ذهن و قلبمان قاب بگیریم. به هر دلیل، در حافظه ما برای ثبت تجربههای روزهای نخستین زندگی ما، یک لحظه انتخاب شده و مهر خورده است. لحظهای که به آن تاریخ تولد شناختی میگویند.
سلولهای مغزی یا همان نورونها که با گذشت زمان ضخیمتر میشوند، شبکهای پیچیده از ارتباطات را در بین خود شکل میدهند و به طور پیوسته هزاران میلیون تبادل شیمیایی در آن انجام میشود.
اولین خاطرهها
برخی از خاطرهها مانند یک لالایی گوش نواز و ملودیک تا مدتها در ذهن ما باقی میمانند. با توجه به مطالعات گستردهای که در این زمینه انجام گرفته مشخص شده است اولین خاطرات قابل لمس برای ما به طور متوسط از میانه سه سالگی در ذهن ثبت میشوند. این نتیجه از بیان گزارشهایی در مورد یادآوری خاطرات از سوی افراد مختلف بیان شده که خاطرات روزهای نوپایی و کودکی خود را به یاد میآورند.
محققان معتقدند که در آن سن و سال، بخش هیپوکامپ مغز که وظیفه ذخیره خاطرات را بر عهده دارد، به اندازه کافی بالغ شده و میتواند این مسئولیت مهم را بر عهده بگیرد.
قدرت موتورهای ناوگان عصبی، در این سن و سال به طور همزمان به بالاترین درجه خود تا آن زمان میرسد. قدرتی که شامل تواناییهای کلامی و شفاهی میشود و هر یک از ما به صورت نهادینه آنها را در خود داریم. گارنر که یکی از متخصصان روانشناسی بالینی است، در سخنرانی خود در کالج فیلادلفیا درباره آناتومی مغز و عملکردهای آن میگوید: همه ما میدانیم که داشتن زبان میتواند برای به خاطر سپردن حوادث مهم باشد چراکه ما برای بیان تجربیات خود و صحبت کردن به داشتن کلمات و استفاده از آنها نیازمندیم. در واقع افراد با استفاده از تواناییهای کلامی و شفاهی میتوانند خاطرات را تکرار کنند یا برای آنها ساختار مشخص کنند.
تولد شناختی
تحقیقات پژوهشگران برای کشف اینکه اولین خاطرات چگونه و چرا در ذهن ما ثبت میشوند، ادامه دارد.
سال گذشته محققان در دانشگاه یادبود نیوفاندلند در کانادا گزارش کردند که شکل ثبت خاطراتی که بچهها در دوران مدرسه دارند، زمانی که بالغ میشوند، تغییر پیدا میکند و خاطراتی که فرد از سن 10 سالگی تجربه میکند، در تمام طول عمر با او همراه خواهد بود. تحقیق دیگری که در زمینه خاطرات انجام شده نشان میدهد ثبت اولین خاطرهها در زنان دو یا سه ماه زودتر از مردان انجام میشود. علاوه بر آن، تمایل ذهن به ذخیره کردن خاطرات تصویری مثبت بسیار بیشتر از خاطرات شفاهی و منفی است. این تحقیق در سال 2003 در مجله ذهن و احساسات به چاپ رسیده است.
گارنر همچنین میگوید: رویدادهای عاطفی قوی چه خاطرات تلخ و چه خاطرات شیرین، خود را به درستی در ذهن ما حک میکنند و این ادعا حاصل تجربه من در مورد گفتههای نیمی از مراجعهکنندگان است. با این وجود برای اینکه بگوییم چرا یک فرد میتواند خاطرات خوبش را و یک فرد خاطرات بدش را به خوبی حفظ کند، دلیلی کشف نشده است. روانشناسان به بررسیهایشان در این مورد ادامه میدهند تا دریابند که چطور فاکتورهای صفات شخصیتی، محیطی و بیولوژیکی باعث میشوند ما خاطرات را در ذهن و قلبمان قاب بگیریم. به هر دلیل، در حافظه ما برای ثبت تجربههای روزهای نخستین زندگی ما، یک لحظه انتخاب شده و مهر خورده است. لحظهای که به آن تاریخ تولد شناختی میگویند.
گردآوری توسط بخش مراقبت دوران بارداری سایت آکاایران