همشهری آنلاین: خرداد ماه با روزهای امتحانی اش، برای خیلی ها خاطره ای از اضطراب های تلخ امتحان را تداعی می کند.اگر در خانواده ای دانش آموز کنکوری هم باشد که حرف از اضطراب نقل حرف های هرروزشان می شود. اضطراب از آن واژه های مظلومی است که خیلی ها آن را به کار می برند بدون آنکه درست معنی آن را بدانند اما استفاده زیاد و حتی غیرواقعی از این کلمه خطرناک است و واقعا اضطراب می سازد. اضطراب امتحان از معروف ترین اضطراب هاست. شما به عنوان پدر و مادر در ایجاد و رفع این اضطراب ها چه نقشی دارید؟
اضطراب را دوباره بشناسیم
فرقی ندارد خودتان را دچار اضطراب می دانید یا می خواهید به فرزند مضطربتان کمک کنید. در هر صورت باید بدانید که اضطراب، احساس رنج آوری است که محیط بیرونی یا حالات درونی، آن را به وجود می آورند و اینکه چقدر شما می توانید آن را تغییر دهید در شدت و نوع آن اثر می گذارد. به قول یکی از روانشناسان «اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان خوابمان می برد.» اضطراب می تواند عامل حرکت و انگیزش باشد و در روی دیگر سکه می تواند بخش اعظم توانایی و آگاهی فرد را با مشکل روبه رو کند. اینکه دانش آموزی نتواند در امتحان آنچه را می دانسته پاسخ بدهد یا کسی که در آزمون رانندگی شرکت می کند، نمی تواند به اندازه ای که در رانندگی مهارت پیدا کرده، آزمون عملی بدهد، از اثرات اضطراب است. اضطراب اگر حل نشود می تواند به نگرانی های شدید، وحشت، دلهره، سردرد، احساس تهوع، افت تحصیلی و... منجر شود. برای حل مشکل اضطراب امتحان که علاوه بر دانش آموزان و دانشجویان، خانواده را هم دچار دغدغه می کند، رشد مهارت های فردی، حمایت خانواده، باورهای اعتقادی، کمک های پزشکی و... مؤثر است.
مدیریت اضطراب در روزهای مانده به امتحان
برای کنترل اضطراب امتحان شما به مهارت هایی نیاز دارید که گاهی یک ماه، گاهی چند هفته، گاهی چند روز و حتی در جلسه امتحان هم می تواند کاربردی و اثرگذار باشد. فراگیری گام های زیر می تواند قبل از رسیدن روز امتحان به کنترل اضطراب امتحان کمک کند:
1- به کمک فرزندتان بروید. اگر می بینید که زمان برای خواندن کامل کتاب فراهم نیست و این مسئله موجب اضطراب فرزند شما شده است، فصل یا بخش های مهم کتاب را جدا و در مطالعه آن به فرزند خود کمک کنید. اینطور وقت ها اطلاع از بارم بندی قسمت های کتاب خیلی کمک کننده است. وقتی از فرزند خود بخواهید در شرایطی که دیگر شدنی نیست، همه مطالب را بخواند، همه سؤالات را درست جواب بدهد و هیچ حرفی و سؤالی بدون جواب نماند، بعد از مدت کوتاهی شما و فرزندتان ناامید می شوید و گمان می کنید که دیگر هیچ راهی باقی نمانده است. در نهج البلاغه آمده است که نادان را نمی بینی مگر در حال افراط و تفریط! پس همه چیز را سیاه یا سفید نکنید تا به کنترل اضطراب و ایجاد آرامش خود و فرزندتان کمک کنید. شما می توانید با خونسردی خود به فرزندتان مدیریت در شرایط اضطراب آور را یاد بدهید.
2- بهتر است برای پیشرفت فرزندتان این نکته را بدانید که شیوه یادگیری در زمان کم، مهم تر است. بعضی از دانش آموزان یا کنکوری ها در این زمان کم هم شروع به خلاصه نویسی می کنند درحالی که مهم است شما بدانید که آیا فرزندتان حافظه کوتاه مدت قوی دارد؟ اگر جواب شما مثبت باشد، روش خلاصه نویسی شیوه مفیدی است. نوع حافظه اش را بشناسید ؛ آنهایی که تصاویر را خوب به یاد می آورند، بهتر است از نمودارها و جدول کمک بگیرند. برای افرادی که شعر و موسیقی یا کلام موزون را خوب به یاد می سپارند، یعنی حافظه شنیداری قوی دارند، توضیح مطالب برای دیگران و حتی اشیا یا ضبط و دوباره شنیدن آن برای یادگیری در زمان هایی که فرصت کافی ندارند، توصیه می شود.
طرح تست و سؤال از مطالب، رمز گذاری، واژه های مهم مطلب را برجسته کردن، اضافه کردن مطالب به مطالب موجود، توجه به شرایطی که در حال درس خواندن وجود دارد (مثلا این فرمولی است که موقع آمدن خاله اینا خوندی) و نشانه گذاری هایی از این دست می تواند به یاد سپاری سریع فرزند شما کمک کند.
3- گاهی حذف اصرار خانواده درباره نمره و رتبه ای خاص و رشته ای ویژه، می تواند اضطراب ها را از بین ببرد. آیا شما تا به حال فارغ التحصیل دانشگاهی را ندیده اید که بسیاری از رفتارهای خوب خودش را بعد از دانشگاه فراموش کرده باشد؟ متخصصی که پول و شهرتش او را از کانون صمیمی خانواده اش دور کرده باشد؟ رتبه اول دانشگاهی که غرور، همه دوستانش را از او گرفته باشد و حتی دیگر حاضر نباشد عبادت کند؟ بهتر است خوب فکر کنید تا به ارزش و عواقب احتمالی آنچه برای خودتان یا فرزندتان می خواهید و از خدا طلب می کنید پی ببرید. با خودتان خلوت کنید که این همه اصرار و اضطراب شما درباره نمره ها و رتبه ها و رشته ها، ریشه در کدام حقیقت دارد؟ مصداق این جملات همان آیه 216سوره بقره است:« شاید چیزی را ناخوش بدارید و در آن خیر باشد و شاید چیزی را دوست داشته باشید و برایتان ناپسند افتد. خدا می داند و شما نمی دانید.»
4- به نظرتان افراد با آرامش و بدون اضطراب در شرایط سخت مثلا جلسه امتحان یا کنکور چطور می نشینند؟ مداد و خودکار را چگونه در دست می گیرند؟ چطور نگاه می کنند؟ چگونه لباس می پوشند و...، پس به فرزندتان یاد بدهید که در ظاهر خود را شبیه افراد موفق نشان بدهد؛ همانطور که پیامبر عزیزمان فرمودند: هرکس خود را شبیه گروهی کند، از آنها محسوب می شود. طبیعی است که این رفتار می تواند به تقویت اعتماد به نفس او کمک و از میزان اضطراب او کم کند. امتحان ها، بهانه ای برای بهتر و مفیدکردن زندگی بچه ها هستند. اگر می خواهید به آرامش بچه ها و کنترل اضطراب آنها کمک و روش زندگی کردن شان را بهینه کنید به جای تاکید بر نمره و رتبه، به تلاش و همت آنها اهمیت بدهید. کاری کنید که فرزند شما روحیه تلاش گری پیدا کند نه اینکه همه انرژی خود را بگذارد برای رقابت بر پایه حسادت یا اضطراب های غیرمجاز و غیرلازم.
5- امتحان را فرصتی برای پیشرفت از نقطه قبلی به جایی بهتر بدانید؛ حتی اگر یک گام باشد. اگر زمانی که می تواند صرف پیشرفت شود دائم بخواهید به فرزندتان نهیب بزنید که رقبای تو چنین و چنان هستند، فرصت های پیشرفت او را می سوزانید و چه بسا بذر حسادت را در وجود او بکارید. شاید بهتر باشد چند روز باقی مانده تا روز امتحان را به مرور موفقیت های فرزندتان که از او راضی بوده اید بپردازید. به او توصیه کنید تا با ورزش کردن، توجه بیشتر به خواب و استراحت خود و برنامه ریزی مورد نیاز بتواند خودش را گام به گام به موفقیت نزدیک و آرامش خاطر خود را حفظ کند.
کنترل اضطراب های غیرمجاز به دست کیست؟
قدیمی ها می گفتند 5 انگشت مثل هم نیست. نباید توقع داشت که همه بچه ها در حد طبیعی و با سلامت و به اندازه، اضطراب داشته باشند. اینکه چه کسی باعث ایجاد اضطراب امتحان در یادگیرنده می شود برای حل آن مهم است. از نقش وراثت و ویژگی های فردی بچه های مضطرب اگر بگذریم والدینی که این خصوصیات را دارند می توانند باعث ایجاد اضطراب در فرزندان خود شوند:
والدینی که سبک تربیتی آنها سختگیرانه است و شکست در امتحان را مساوی تزلزل جایگاه بچه در خانواده، تنبیه، توبیخ و... مطرح می کنند.
والدینی که رسیدن به یک مسئله مورد علاقه فرزندشان را منوط به گرفتن نمره خاصی در امتحانات کرده اند تا جایی که کسب نمره خوب در امتحان، تنها راه رسیدن به آن خواسته شده باشد و شکست در آن امتحان به معنی از دست دادن تنها راه نجات تلقی شود.
والدینی که بچه ها را با هم یا با دوران تحصیل خودشان مقایسه می کنند موجب بروز اضطراب در آنها می شوند.
والدینی که با سختی زیاد و بیش از توان مالی خود، برای پیشرفت تحصیلی بچه ها هزینه می کنند، ممکن است تذکر بیشتری هم به بچه ها بدهند با این تفسیر که مبادا پول ها حیف شوند.
چطور اضطراب را در جلسه امتحان کنترل کنیم؟
پدر و مادرهای آگاه می توانند شیوه های یادگیری و حتی پاسخگویی به امتحانات را به بچه ها بیاموزند. پس به این راه ها در کنار توجه به تغذیه سالم، کم حجم و مقوی شب و صبح امتحان برای بچه ها توجه کنید و به آنها بیاموزید:
نام خدا را برای شروع فراموش نکنند. مخصوصا ذکر الابذکرالله تطمئن القلوب را به آنها یاد بدهید و بگویید که با این ذکر می توانند آرامش خود را حفظ کنند.
امید داشتن به تقلب، ذهن را به هم می ریزد و اعتماد به نفس را برای پاسخگویی کم می کند.
از ترس تمام شدن زمان، برای نوشتن جواب سؤالات عجله افراطی نداشته باشند که مبادا خود عجله عامل ایجاد اضطراب و پاسخ اشتباه شود. امام علی(ع) می فرمایند: مردم از ترس اینکه به ذلت نیفتند، در ذلت شتاب می کنند.
به فرزندان خود بگویید که قدم به قدم پیش بروند و با مرور مداوم سوال ها اضطراب خود را زیاد نکنند.
باید زمانی را برای مرور بگذارند. از ابتدای جلسه در کنار سؤالات خیلی سخت یا سؤالاتی که به جواب آنها شک دارند نشانه ای قرار دهند تا بعد از پاسخ به سؤالاتی که از آنها مطمئن هستند به ترتیب به بقیه سؤال ها برسند.
از اضطراب مجاز نترسید
اضطراب متعادل به ما برای انجام کارهایمان انگیزه می دهد.
در شرایط سخت ، قدرت و واکنش بدن را سریع تر می کند.
می تواند برای سازگار شدن با شرایط، ما را خلاق کند.
قدرت تجسم ما را بالا می برد تا برای رویارویی با موقعیت آینده آماده شویم.
بنابراین بعضی از دانش آموزانی که به قول معروف دلشان شور درس ها و کارهایشان را نمی زند ، احتمالا کمی اضطراب مجاز لازم دارند.
آنچه می تواند شور و حرکت اضطراب مجاز را به بچه ها تزریق کند ، تقویت علاقه آنها به موضوع مورد نیازشان است. مثلا اگر دانش آموزی دلیل اهمیت زبان انگلیسی را نداند چراکه دوست دارد در آینده راننده شود، احتمالا نه علاقه ای به این درس دارد و نه شوق یا نگرانی ای برای تلاش بیشتر برای امتحانش. برای مثال در چنین شرایطی اگر با زبان کودک یا نوجوان به او بگویید که تسلط به زبان انگلیسی برای رانندگی در سفرهای برون مرزی اش چقدر لازم و ضروری است هم علاقه مند می شود و هم با حد مجازی از نگرانی و اضطراب دلواپس یادگیری خود می شود.
گاهی هم حضور والدین به عنوان کسانی که سهم دلواپسی امتحان ها را به عهده می گیرند و دائم می گویند: «چرا درس نمی خونی»؟ «داره دیر می شه»! «مگه تو امتحان نداری؟» و... باعث می شود که دانش آموز مسئولیت مراقبت از امتحان یا کارهای مهم اش را به عهده نگیرد. اجازه دهید حتی با وجود خطا، بچه ها مسئولیت شکست یا موفقیت شان را به عهده بگیرند و به مرور زمان پیشرفت کنند.
کلید طلایی
با مرور توانمندی فرزندان تان و تشویق و افزایش روحیه آنان در فضایی آرام و با نشاط به افزایش اعتماد به نفس و کنترل اضطرابشان کمک کنید. فرزندان هم همان قدر ممکن است اشتباه کنند و به موفقیت نرسند که بزرگسالان تجربه شکست دارند. هر چه در این شرایط دشوار با زبان تأیید و به دور از مقایسه یا سرزنش کنار فرزندتان باشید، فرصت طلایی برای ایجاد رابطه بهتر با آنان و تقویت باورها و ارزش های آنان به دست خواهید آورد. همچنان که تقویت باورهای آنان به ظن روانشناسان احتمال موفقیت آنها را نیز افزایش خواهد داد.
کارشناس: دکتر فروغ نیلچی زاده؛ استاد دانشگاه و مشاور خانواده
جایگاه پدر کجاست؟
«از دوران کودکی تا به امروز که من و خواهرم در حال گذراندن تحصیلات دانشگاهی هستیم همیشه با تحقیر پدرم از سوی مادر مواجه شدیم. این رفتارهای مادر باعث شد که ما همیشه در زندگی نتوانیم به پدر تکیه کنیم. پدرم در نگاه ما آدمی ضعیف بود که تصور می کردیم توانایی انجام هیچ کاری را ندارد. بارها می دیدم که مادر، شوهر خاله هایم را به رخ او می کشید. از اینکه آنها به خیلی چیزها در زندگی رسیده اند و بابا هنوز یک کارمند ساده با حقوق حداقلی است گلایه می کرد. همیشه نظرات پدرم در خانه بی اهمیت جلوه داده می شد و همه امور زندگی به دست مادر بود. پدر حتی اجازه نداشت در مورد نحوه لباس پوشیدن ما نظر دهد، بدون هماهنگی او مهمان دعوت کند، به خانه مادرش بدون اجازه برود. چراکه اگر این کارها را می کرد با یک دعوای مفصل در خانه و قهری که یک ماه به طول می انجامید مواجه می شد. یادمان هست اوایل پدر در مقابل رفتارهای مادر سکوت می کرد ولی بعدها فاصله اش هر روز با مادر بیشتر می شد. ما نیز که پدر را در حد تکیه کردن نمی دیدیم از او دورتر شده و به مادر نزدیک می شدیم و پدر هر روز تنها و تنهاتر می شد و حال امروز که دوستانم را می بینیم تازه می فهمم که تکیه کردن به پدر چه محاسنی دارد و ما چه نعمتی را در همه این سال ها از دست داده ایم. امیدواریم فرصتی برای جبران باشد.»
متن بالا گلایه پسری است که همیشه در خانه با تحقیر پدر از سوی مادر مواجه است. از این رو در گفت وگو با دکتر فروغ نیلچی زاده، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل خانواده به بررسی آثار و پیامدهای این موضوع پرداخته ایم که در ادامه در اختیار شما قرار می گیرد.
متأسفانه این روزها نقش پدر گاهی اوقات و در برخی خانواده ها با تضعیف و تحقیر مواجه می شود و به عبارت ساده تر می توان گفت که به نوعی شاهد کمرنگ شدن نقش پدر در تربیت فرزند و تضعیف جایگاه این عنصر تأثیرگذار در تربیت هستیم که این موضوع کاملا در تعارض با سبک زندگی اسلامی است. آیات و روایات بسیاری در دین مبین اسلام وجود دارد که بر احترام به پدر از سوی همسر و فرزندان تأکید دارد و این موضوع به عنوان یک اصل انکارناپذیر است که باید در زندگی های مشترک مورد توجه قرار بگیرد.
وقتی در خانه ای جایگاه پدر تضعیف شود فرزندان معنی احترام به بزرگ ترها را نخواهند آموخت و ممکن است بعدها جایگاه مادر نیز توسط آنها تضعیف شود. وقتی پدر جایگاهش تضعیف شود نتیجه قطعی آن این است که زن ها در هویت یابی خودشان نیز به عنوان مادر دچار مشکل خواهند شد چون پدر و مادر به عنوان 2بخش اصلی خانواده و 2بال پرواز برای بچه ها هستند که اگر یکی از این بال ها به خوبی کار نکند تربیت فرزند را دچار مشکل می کند.
پدر به عنوان نماد اقتدار در خانواده شناخته می شود و لازم است که فرزندان در نوع برخورد و رفتار توجه به اقتدار پدر را یاد بگیرند؛ چراکه اگر این اقتدار شکسته شود یا فرزندانمان فاقد مسئولیت پذیری می شوند و یا انواع بحران های هویتی در انتظار آنها خواهد بود.
از همه مهم تر اینکه پسر و دختری که جایگاه پدرشان در خانواده تضعیف می شود بی توجهی به همسر را یاد می گیرند و به نوعی خودخواهی و تنها خود را دیدن را می آموزند و با این ویژگی زندگی آینده فرزندان نیز به مخاطره می افتد.
یکی از آسیب های جدی دیگری که تضعیف جایگاه پدر در خانواده با خود به دنبال دارد از بین رفتن احساس امنیت در فرزندان است. وقتی فرزند شما ببینید پدر و مادرش با احترام و آرامش با یکدیگر صحبت می کنند و سر هم داد نمی زنند و پدر در خانواده اقتدار دارد احساس امنیت بیشتری می کند. وقتی این موضوع در خانه از سوی پدر و مادر رعایت شود نشاط و شادی در دل فرزندان جا خوش خواهد کرد.
اضطراب را دوباره بشناسیم
فرقی ندارد خودتان را دچار اضطراب می دانید یا می خواهید به فرزند مضطربتان کمک کنید. در هر صورت باید بدانید که اضطراب، احساس رنج آوری است که محیط بیرونی یا حالات درونی، آن را به وجود می آورند و اینکه چقدر شما می توانید آن را تغییر دهید در شدت و نوع آن اثر می گذارد. به قول یکی از روانشناسان «اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان خوابمان می برد.» اضطراب می تواند عامل حرکت و انگیزش باشد و در روی دیگر سکه می تواند بخش اعظم توانایی و آگاهی فرد را با مشکل روبه رو کند. اینکه دانش آموزی نتواند در امتحان آنچه را می دانسته پاسخ بدهد یا کسی که در آزمون رانندگی شرکت می کند، نمی تواند به اندازه ای که در رانندگی مهارت پیدا کرده، آزمون عملی بدهد، از اثرات اضطراب است. اضطراب اگر حل نشود می تواند به نگرانی های شدید، وحشت، دلهره، سردرد، احساس تهوع، افت تحصیلی و... منجر شود. برای حل مشکل اضطراب امتحان که علاوه بر دانش آموزان و دانشجویان، خانواده را هم دچار دغدغه می کند، رشد مهارت های فردی، حمایت خانواده، باورهای اعتقادی، کمک های پزشکی و... مؤثر است.
مدیریت اضطراب در روزهای مانده به امتحان
برای کنترل اضطراب امتحان شما به مهارت هایی نیاز دارید که گاهی یک ماه، گاهی چند هفته، گاهی چند روز و حتی در جلسه امتحان هم می تواند کاربردی و اثرگذار باشد. فراگیری گام های زیر می تواند قبل از رسیدن روز امتحان به کنترل اضطراب امتحان کمک کند:
1- به کمک فرزندتان بروید. اگر می بینید که زمان برای خواندن کامل کتاب فراهم نیست و این مسئله موجب اضطراب فرزند شما شده است، فصل یا بخش های مهم کتاب را جدا و در مطالعه آن به فرزند خود کمک کنید. اینطور وقت ها اطلاع از بارم بندی قسمت های کتاب خیلی کمک کننده است. وقتی از فرزند خود بخواهید در شرایطی که دیگر شدنی نیست، همه مطالب را بخواند، همه سؤالات را درست جواب بدهد و هیچ حرفی و سؤالی بدون جواب نماند، بعد از مدت کوتاهی شما و فرزندتان ناامید می شوید و گمان می کنید که دیگر هیچ راهی باقی نمانده است. در نهج البلاغه آمده است که نادان را نمی بینی مگر در حال افراط و تفریط! پس همه چیز را سیاه یا سفید نکنید تا به کنترل اضطراب و ایجاد آرامش خود و فرزندتان کمک کنید. شما می توانید با خونسردی خود به فرزندتان مدیریت در شرایط اضطراب آور را یاد بدهید.
2- بهتر است برای پیشرفت فرزندتان این نکته را بدانید که شیوه یادگیری در زمان کم، مهم تر است. بعضی از دانش آموزان یا کنکوری ها در این زمان کم هم شروع به خلاصه نویسی می کنند درحالی که مهم است شما بدانید که آیا فرزندتان حافظه کوتاه مدت قوی دارد؟ اگر جواب شما مثبت باشد، روش خلاصه نویسی شیوه مفیدی است. نوع حافظه اش را بشناسید ؛ آنهایی که تصاویر را خوب به یاد می آورند، بهتر است از نمودارها و جدول کمک بگیرند. برای افرادی که شعر و موسیقی یا کلام موزون را خوب به یاد می سپارند، یعنی حافظه شنیداری قوی دارند، توضیح مطالب برای دیگران و حتی اشیا یا ضبط و دوباره شنیدن آن برای یادگیری در زمان هایی که فرصت کافی ندارند، توصیه می شود.
طرح تست و سؤال از مطالب، رمز گذاری، واژه های مهم مطلب را برجسته کردن، اضافه کردن مطالب به مطالب موجود، توجه به شرایطی که در حال درس خواندن وجود دارد (مثلا این فرمولی است که موقع آمدن خاله اینا خوندی) و نشانه گذاری هایی از این دست می تواند به یاد سپاری سریع فرزند شما کمک کند.
3- گاهی حذف اصرار خانواده درباره نمره و رتبه ای خاص و رشته ای ویژه، می تواند اضطراب ها را از بین ببرد. آیا شما تا به حال فارغ التحصیل دانشگاهی را ندیده اید که بسیاری از رفتارهای خوب خودش را بعد از دانشگاه فراموش کرده باشد؟ متخصصی که پول و شهرتش او را از کانون صمیمی خانواده اش دور کرده باشد؟ رتبه اول دانشگاهی که غرور، همه دوستانش را از او گرفته باشد و حتی دیگر حاضر نباشد عبادت کند؟ بهتر است خوب فکر کنید تا به ارزش و عواقب احتمالی آنچه برای خودتان یا فرزندتان می خواهید و از خدا طلب می کنید پی ببرید. با خودتان خلوت کنید که این همه اصرار و اضطراب شما درباره نمره ها و رتبه ها و رشته ها، ریشه در کدام حقیقت دارد؟ مصداق این جملات همان آیه 216سوره بقره است:« شاید چیزی را ناخوش بدارید و در آن خیر باشد و شاید چیزی را دوست داشته باشید و برایتان ناپسند افتد. خدا می داند و شما نمی دانید.»
4- به نظرتان افراد با آرامش و بدون اضطراب در شرایط سخت مثلا جلسه امتحان یا کنکور چطور می نشینند؟ مداد و خودکار را چگونه در دست می گیرند؟ چطور نگاه می کنند؟ چگونه لباس می پوشند و...، پس به فرزندتان یاد بدهید که در ظاهر خود را شبیه افراد موفق نشان بدهد؛ همانطور که پیامبر عزیزمان فرمودند: هرکس خود را شبیه گروهی کند، از آنها محسوب می شود. طبیعی است که این رفتار می تواند به تقویت اعتماد به نفس او کمک و از میزان اضطراب او کم کند. امتحان ها، بهانه ای برای بهتر و مفیدکردن زندگی بچه ها هستند. اگر می خواهید به آرامش بچه ها و کنترل اضطراب آنها کمک و روش زندگی کردن شان را بهینه کنید به جای تاکید بر نمره و رتبه، به تلاش و همت آنها اهمیت بدهید. کاری کنید که فرزند شما روحیه تلاش گری پیدا کند نه اینکه همه انرژی خود را بگذارد برای رقابت بر پایه حسادت یا اضطراب های غیرمجاز و غیرلازم.
5- امتحان را فرصتی برای پیشرفت از نقطه قبلی به جایی بهتر بدانید؛ حتی اگر یک گام باشد. اگر زمانی که می تواند صرف پیشرفت شود دائم بخواهید به فرزندتان نهیب بزنید که رقبای تو چنین و چنان هستند، فرصت های پیشرفت او را می سوزانید و چه بسا بذر حسادت را در وجود او بکارید. شاید بهتر باشد چند روز باقی مانده تا روز امتحان را به مرور موفقیت های فرزندتان که از او راضی بوده اید بپردازید. به او توصیه کنید تا با ورزش کردن، توجه بیشتر به خواب و استراحت خود و برنامه ریزی مورد نیاز بتواند خودش را گام به گام به موفقیت نزدیک و آرامش خاطر خود را حفظ کند.
کنترل اضطراب های غیرمجاز به دست کیست؟
قدیمی ها می گفتند 5 انگشت مثل هم نیست. نباید توقع داشت که همه بچه ها در حد طبیعی و با سلامت و به اندازه، اضطراب داشته باشند. اینکه چه کسی باعث ایجاد اضطراب امتحان در یادگیرنده می شود برای حل آن مهم است. از نقش وراثت و ویژگی های فردی بچه های مضطرب اگر بگذریم والدینی که این خصوصیات را دارند می توانند باعث ایجاد اضطراب در فرزندان خود شوند:
والدینی که سبک تربیتی آنها سختگیرانه است و شکست در امتحان را مساوی تزلزل جایگاه بچه در خانواده، تنبیه، توبیخ و... مطرح می کنند.
والدینی که رسیدن به یک مسئله مورد علاقه فرزندشان را منوط به گرفتن نمره خاصی در امتحانات کرده اند تا جایی که کسب نمره خوب در امتحان، تنها راه رسیدن به آن خواسته شده باشد و شکست در آن امتحان به معنی از دست دادن تنها راه نجات تلقی شود.
والدینی که بچه ها را با هم یا با دوران تحصیل خودشان مقایسه می کنند موجب بروز اضطراب در آنها می شوند.
والدینی که با سختی زیاد و بیش از توان مالی خود، برای پیشرفت تحصیلی بچه ها هزینه می کنند، ممکن است تذکر بیشتری هم به بچه ها بدهند با این تفسیر که مبادا پول ها حیف شوند.
چطور اضطراب را در جلسه امتحان کنترل کنیم؟
پدر و مادرهای آگاه می توانند شیوه های یادگیری و حتی پاسخگویی به امتحانات را به بچه ها بیاموزند. پس به این راه ها در کنار توجه به تغذیه سالم، کم حجم و مقوی شب و صبح امتحان برای بچه ها توجه کنید و به آنها بیاموزید:
نام خدا را برای شروع فراموش نکنند. مخصوصا ذکر الابذکرالله تطمئن القلوب را به آنها یاد بدهید و بگویید که با این ذکر می توانند آرامش خود را حفظ کنند.
امید داشتن به تقلب، ذهن را به هم می ریزد و اعتماد به نفس را برای پاسخگویی کم می کند.
از ترس تمام شدن زمان، برای نوشتن جواب سؤالات عجله افراطی نداشته باشند که مبادا خود عجله عامل ایجاد اضطراب و پاسخ اشتباه شود. امام علی(ع) می فرمایند: مردم از ترس اینکه به ذلت نیفتند، در ذلت شتاب می کنند.
به فرزندان خود بگویید که قدم به قدم پیش بروند و با مرور مداوم سوال ها اضطراب خود را زیاد نکنند.
باید زمانی را برای مرور بگذارند. از ابتدای جلسه در کنار سؤالات خیلی سخت یا سؤالاتی که به جواب آنها شک دارند نشانه ای قرار دهند تا بعد از پاسخ به سؤالاتی که از آنها مطمئن هستند به ترتیب به بقیه سؤال ها برسند.
از اضطراب مجاز نترسید
اضطراب متعادل به ما برای انجام کارهایمان انگیزه می دهد.
در شرایط سخت ، قدرت و واکنش بدن را سریع تر می کند.
می تواند برای سازگار شدن با شرایط، ما را خلاق کند.
قدرت تجسم ما را بالا می برد تا برای رویارویی با موقعیت آینده آماده شویم.
بنابراین بعضی از دانش آموزانی که به قول معروف دلشان شور درس ها و کارهایشان را نمی زند ، احتمالا کمی اضطراب مجاز لازم دارند.
آنچه می تواند شور و حرکت اضطراب مجاز را به بچه ها تزریق کند ، تقویت علاقه آنها به موضوع مورد نیازشان است. مثلا اگر دانش آموزی دلیل اهمیت زبان انگلیسی را نداند چراکه دوست دارد در آینده راننده شود، احتمالا نه علاقه ای به این درس دارد و نه شوق یا نگرانی ای برای تلاش بیشتر برای امتحانش. برای مثال در چنین شرایطی اگر با زبان کودک یا نوجوان به او بگویید که تسلط به زبان انگلیسی برای رانندگی در سفرهای برون مرزی اش چقدر لازم و ضروری است هم علاقه مند می شود و هم با حد مجازی از نگرانی و اضطراب دلواپس یادگیری خود می شود.
گاهی هم حضور والدین به عنوان کسانی که سهم دلواپسی امتحان ها را به عهده می گیرند و دائم می گویند: «چرا درس نمی خونی»؟ «داره دیر می شه»! «مگه تو امتحان نداری؟» و... باعث می شود که دانش آموز مسئولیت مراقبت از امتحان یا کارهای مهم اش را به عهده نگیرد. اجازه دهید حتی با وجود خطا، بچه ها مسئولیت شکست یا موفقیت شان را به عهده بگیرند و به مرور زمان پیشرفت کنند.
کلید طلایی
با مرور توانمندی فرزندان تان و تشویق و افزایش روحیه آنان در فضایی آرام و با نشاط به افزایش اعتماد به نفس و کنترل اضطرابشان کمک کنید. فرزندان هم همان قدر ممکن است اشتباه کنند و به موفقیت نرسند که بزرگسالان تجربه شکست دارند. هر چه در این شرایط دشوار با زبان تأیید و به دور از مقایسه یا سرزنش کنار فرزندتان باشید، فرصت طلایی برای ایجاد رابطه بهتر با آنان و تقویت باورها و ارزش های آنان به دست خواهید آورد. همچنان که تقویت باورهای آنان به ظن روانشناسان احتمال موفقیت آنها را نیز افزایش خواهد داد.
کارشناس: دکتر فروغ نیلچی زاده؛ استاد دانشگاه و مشاور خانواده
جایگاه پدر کجاست؟
«از دوران کودکی تا به امروز که من و خواهرم در حال گذراندن تحصیلات دانشگاهی هستیم همیشه با تحقیر پدرم از سوی مادر مواجه شدیم. این رفتارهای مادر باعث شد که ما همیشه در زندگی نتوانیم به پدر تکیه کنیم. پدرم در نگاه ما آدمی ضعیف بود که تصور می کردیم توانایی انجام هیچ کاری را ندارد. بارها می دیدم که مادر، شوهر خاله هایم را به رخ او می کشید. از اینکه آنها به خیلی چیزها در زندگی رسیده اند و بابا هنوز یک کارمند ساده با حقوق حداقلی است گلایه می کرد. همیشه نظرات پدرم در خانه بی اهمیت جلوه داده می شد و همه امور زندگی به دست مادر بود. پدر حتی اجازه نداشت در مورد نحوه لباس پوشیدن ما نظر دهد، بدون هماهنگی او مهمان دعوت کند، به خانه مادرش بدون اجازه برود. چراکه اگر این کارها را می کرد با یک دعوای مفصل در خانه و قهری که یک ماه به طول می انجامید مواجه می شد. یادمان هست اوایل پدر در مقابل رفتارهای مادر سکوت می کرد ولی بعدها فاصله اش هر روز با مادر بیشتر می شد. ما نیز که پدر را در حد تکیه کردن نمی دیدیم از او دورتر شده و به مادر نزدیک می شدیم و پدر هر روز تنها و تنهاتر می شد و حال امروز که دوستانم را می بینیم تازه می فهمم که تکیه کردن به پدر چه محاسنی دارد و ما چه نعمتی را در همه این سال ها از دست داده ایم. امیدواریم فرصتی برای جبران باشد.»
متن بالا گلایه پسری است که همیشه در خانه با تحقیر پدر از سوی مادر مواجه است. از این رو در گفت وگو با دکتر فروغ نیلچی زاده، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل خانواده به بررسی آثار و پیامدهای این موضوع پرداخته ایم که در ادامه در اختیار شما قرار می گیرد.
متأسفانه این روزها نقش پدر گاهی اوقات و در برخی خانواده ها با تضعیف و تحقیر مواجه می شود و به عبارت ساده تر می توان گفت که به نوعی شاهد کمرنگ شدن نقش پدر در تربیت فرزند و تضعیف جایگاه این عنصر تأثیرگذار در تربیت هستیم که این موضوع کاملا در تعارض با سبک زندگی اسلامی است. آیات و روایات بسیاری در دین مبین اسلام وجود دارد که بر احترام به پدر از سوی همسر و فرزندان تأکید دارد و این موضوع به عنوان یک اصل انکارناپذیر است که باید در زندگی های مشترک مورد توجه قرار بگیرد.
وقتی در خانه ای جایگاه پدر تضعیف شود فرزندان معنی احترام به بزرگ ترها را نخواهند آموخت و ممکن است بعدها جایگاه مادر نیز توسط آنها تضعیف شود. وقتی پدر جایگاهش تضعیف شود نتیجه قطعی آن این است که زن ها در هویت یابی خودشان نیز به عنوان مادر دچار مشکل خواهند شد چون پدر و مادر به عنوان 2بخش اصلی خانواده و 2بال پرواز برای بچه ها هستند که اگر یکی از این بال ها به خوبی کار نکند تربیت فرزند را دچار مشکل می کند.
پدر به عنوان نماد اقتدار در خانواده شناخته می شود و لازم است که فرزندان در نوع برخورد و رفتار توجه به اقتدار پدر را یاد بگیرند؛ چراکه اگر این اقتدار شکسته شود یا فرزندانمان فاقد مسئولیت پذیری می شوند و یا انواع بحران های هویتی در انتظار آنها خواهد بود.
از همه مهم تر اینکه پسر و دختری که جایگاه پدرشان در خانواده تضعیف می شود بی توجهی به همسر را یاد می گیرند و به نوعی خودخواهی و تنها خود را دیدن را می آموزند و با این ویژگی زندگی آینده فرزندان نیز به مخاطره می افتد.
یکی از آسیب های جدی دیگری که تضعیف جایگاه پدر در خانواده با خود به دنبال دارد از بین رفتن احساس امنیت در فرزندان است. وقتی فرزند شما ببینید پدر و مادرش با احترام و آرامش با یکدیگر صحبت می کنند و سر هم داد نمی زنند و پدر در خانواده اقتدار دارد احساس امنیت بیشتری می کند. وقتی این موضوع در خانه از سوی پدر و مادر رعایت شود نشاط و شادی در دل فرزندان جا خوش خواهد کرد.
گردآوری توسط بخش مراقبت دوران بارداری سایت آکاایران