آکاایران: روزنامه وقایع اتفاقیه - ناهید دهقان، روان شناس و مشاور خانواده: در سراسر دوران زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان اهمیت بسزایی دارد. افزایش فشارهای روزمره زندگی بر خانواده ها، تطبیق با سبک مثبت فرزندپروری را برای آنها تبدیل به چالش بزرگی نموده است.
 
ازسوی دیگر، امروزه یکی از موضوعات اساسی در حوزه آسیب های اجتماعی شیوه فرزندپروری والدین است. اصطلاح فرزندپروری از کلمه لاتین pario به معنی «زندگی بخش» گرفته شده است. منظور از شیوه های فرزندپروری، روش هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند. این سبک ها تحت تأثیر متغیرهای زیادی قرار دارند ازجمله: تیپ شخصیتی والدین، محیط زندگی، سبک زندگی، سلامت روانی، فرهنگ، نژاد، وضعیت اقتصادی، هوش هیجانی والدین، نگرش آنها نسبت به فرزندان، معیارها و قوانین وضع شده آنان و... .

روش های تربیتی در خانواده با دو معیار عمده، محبت و کنترل والدین طبقه بندی می شوند.

کنترل آن دسته از رفتارها و بازخوردهای والدین است که در راستای جامعه پذیری، انتقال ارزش های خانوادگی، مذهبی، اجتماعی، اعمال رهنمود، ثبات، قانون پذیری و به کارگیری روش های تغییر رفتار نمودار می گردد. رفتار محبت آمیز شامل صمیمیت، علاقه، مهربانی، احساس تعلق خاطر و امنیتی است که فرزند در فرایند ارتباط با والدین دریافت می کند.

سبک های فرزندپروری بر اساس میزان دو فاکتور «کنترل و محبت» در تعامل والد- فرزند تعیین می گردد.
 
 

آکاایران: نگاهی به سبک های مختلف فرزندپروری


1- سبک سهل گیرانه

این شیوه در خانواده های نسبتا آشفته، نامنظم، اهمال کار، کم کنترل، متعارض همراه با مهرورزی و محبت متوسط دیده می شود.

والدین سهل انگار ظاهرا حساس به نظر می آیند اما توقع چندانی از فرزند خود ندارند. فقدان خواسته های معقول و خودداری از ارائه دلیل در گفت وگو با فرزند، از ویژگی های این شیوه به شمار می رود. این والدین به ندرت به فرزندان خود اطلاعات صحیح یا توضیحات دقیق ارائه می دهند، بی تفاوت و بی نظمند، از روش های مبتنی بر احساس گناه و انحراف استفاده می کنند، در مواجهه با بهانه جویی و شکایت فرزند تسلیم می شوند. مادران سهل انگار به عنوان تنبیه، فرزند را از محبت خود محروم می سازند و به تمسخر او می پردازند. فرزند والد سهل انگار از خط مشی و قواعد خانواده اطلاعی ندارد. توقع چندانی برای انجام کارهای منزل و رفتار صحیح از وی نمی رود و کسی مسئولیت شکل دهی یا تغییر رفتار کنونی یا آتی او را به عهده ندارد.

فرزندان این والدین از اتکا به خود، خودداری می کنند و از استقلال رأی اندکی برخوردارند. آنها به صورت افرادی نسبتا ناپخته توصیف شده اند که هنگام مواجهه با ناملایمات، از مکانیسم دفاعی واپس روی (روی گردانی) استفاده کرده، نسنجیده عمل می کنند و به فعالیت بی هدف می پردازند. آنها تکانشی، پرخاشگر و فاقد اعتمادبه نفس بوده و رفتارهای بزهکارانه از خود نشان می دهند.

2- سبک مقتدرانه

والدینی که از این شیوه استفاده می کنند، واقعیت ها را به فرزندان خود منتقل ساخته و تمایل بیشتری برای بحث و پذیرش دلایل فرزند نشان می دهند. آنها سخنوران خوبی هستند، برای مطیع سازی از استدلال، منطق، توافق و گفت وگو استفاده می کنند، از مخالفت و چالش نمی ترسند و شخصیت سخت رو دارند.

والدین مقتدر به تلاش های فرزندان در جهت جلب حمایت و توجه پاسخ می دهند و از تقویت کننده های مثبت بیشتری استفاده می کنند.

این والدین در بعد محبت نیز عملکرد خوبی دارند و در ابراز محبت، علاقه و مهربانی دریغ نمی ورزند. آنها حقوق ویژه خود را به عنوان یک بزرگسال می شناسند و به علایق، ویژگی ها و خصوصیات سنی فرزند خود نیز آگاه هستند.
فرزندان این والدین، فعال، با اعتمادبه نفس، استدلال اخلاقی مافوق قراردادی، هوش هیجانی بالا، استقلال رأی، واقع گرا، باکفایت و خشنود، توصیف شده اند. آنها به دلیل دریافت عشق و محبت از والدین و ایجاد فرصت های تصمیم گیری و انتخاب از نوعی احساس امنیت عاطفی برخوردارند.

3- سبک استبدادی (تربیت تحقیری)

رفتارهایی نظیر نمایش قدرت، دستوردهی، انعطاف ناپذیری، تنبیه مکرر و محدودیت زیاد والدین مهم ترین عواملی هستند که این شیوه را از دو شیوه دیگر متمایز می سازند. این والدین بسیار پرتوقع بوده و پذیرای نیازها و امیال فرزندان نیستند.

 پیام های کلامی والدین یکجانبه و فاقد محتوای عاطفی است. والدین مستبد غالبا هنگام اعمال دستورات، دلیلی ارائه نمی دهند. این والدین نسبت به سایر والدین کمال گرا و مطلق گرا هستند.

آنها کمترین مهرورزی و محبت را از خود نشان می دهند، به ندرت در رابطه ای که منجر به خشنودی و رضایت فرزند شود، شرکت می کنند، عموما نسبت به تلاش های فرزندان برای حمایت و توجه بی تفاوتند و غالبا از تقویت کننده های منفی برای تغییر رفتار فرزندان استفاده می کنند.

ابراز محبت در این الگو در پایین ترین سطح قرار دارد. این والدین، تأیید، همدلی و همدردی اندکی را نسبت به فرزندان خود ابراز می کنند و شواهد اندکی مبنی بر روابط قوی میان مادر - فرزند وجود دارد. در حقیقت بر اساس گزارش های موجود، این والدین برای کنترل کودکان خود از روش های تهدید، طرد، تحقیر و ایجاد ناامنی استفاده می کنند. هیچ گونه تفاهمی بین والدین مستبد و فرزندان موجود نیست.
 
این والدین اطاعت فرزند را یک اصل مسلم تلقی کرده و در مواقعی که اعمال و رفتار فرزند در تعارض با معیارهای آنها قرار می گیرد، از تنبیه، اعمال زور و خشونت کلامی و رفتاری برای مهار خواسته های وی استفاده می کنند. بر اساس تحقیقات، فرزندان والدین مستبد نسبت به فرزندان والدین مقتدر در برقراری رابطه با همسالان و داشتن موقعیت فعال و نیز استقلال رأی در سطح پایینی قرار می گیرند. این افراد خشمگین، منزوی، غمگین و آسیب پذیر نسبت به فشار روانی، محتاط و با EQ پایین توصیف می شوند.

تحقیقات انجام شده دلالت بر ارتباط معناداری بین اختلال شب ادراری، دردهای روان تنی، تضییق سیستم ایمنی بدن و آمادگی ابتلای به بیماری های قلبی و گوارشی با سبک استبدادی گزارش می نماید. سبک هایی که والدین در تربیت فرزندان خود به کار می گیرند، نقش اساسی در تأمین سلامت روانی فرزندان آنها دارد.
 
در سایه ارتباط سالم است که می توان نیازهای فرزندان را شناخت و نسبت به تأمین و ارضای آنها همت گماشت. هر یک از این شیوه ها آثاری بر رفتار فرزندان دارند که در این میان آثار مخرب و منفی شیوه های سهل گیرانه و مستبدانه بیشتر است. بر طبق تحقیقات انجام گرفته، بهترین سبک فرزندپروری، شیوه مقتدرانه است که والدین در عین گرم و صمیمی بودن با فرزند خود، کنترل کننده و مقتدر هستند. آنها به فرزندان کمک می کند تا با کفایت، واقع گرا، دارای اعتمادبه نفس، فعال، خود نظم بخش و مسئول بوده و با هنجارهای اجتماعی بهتر سازگار شوند.

روش هایی تربیتی والدین با سطح سلامت روانی فرزندان ارتباط مستقیم و بدیهی دارد. در راستای سبک مناسب تربیتی می توان نیازهای فرزندان را شناخت و نسبت به تأمین و ارضای آنها همت گماشت.

تکنیک های مؤثر در فرزندپروری:

1- آموزش مهارت های زندگی

2- بهبود مهارت های اجتماعی

3- برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی مؤثر

4- استفاده از تقویت کننده های مثبت

5- تقسیم و تشریح وظایف

6-  خودداری از تذکرات مکرر و نصیحت های طولانی

7- عدم تحمیل عقاید خود به آنان

8- گوش دادن فعال در بحث و گفت وگو

9- ایجاد علایق مشترک

10- خود داری از نظارت بازپرس گونه

11- استفاده از روش تغافل

12- به کارگیری رفتار مؤدبانه همراه با صراحت و قاطعیت

13- استفاده از کلمات مثبت در انتقاد

14- نظرخواهی در موارد ممکن
.

منبع :