
شلوغ بازی های یک پدر
نقش پدر در تربیت فرزندان
پدرها بیشتر با صداهای ضربهای توجه نوزاد را جلب میکنند و شلوغ بازیهای بیشتری در بازیها انجام میدهند که این نوع روش شلوغ و بینظم پدر در بازی راه مهمی را باز و به کودک کمک میکند تا درباره عواطف بیاموزد و .... مسلما محبتی که خداوند در قلب پدر و مادر نسبت به فرزندشان قرار داده، عطیه ای است الهی که هیچ حب و مهری را یارای برابری با آن نیست. از این روست که خداوند بارها در کلام خود صحبت از شان و مقام پدری و مادری می کند، آنان را به جایگاهی منصوب می کند که هیچ کس دیگری بر آن ننشسته است.
امروزه با ماشینی شدن زندگی، فشارهای اجتماعی و اقتصادی چنان بر خانواده سنگین شده است که روال طبیعی و کامل زندگی خانوادگی را برهم زده است و بسیاری از ارزشهای گذشته کم رنگ شده اند. غالباً مسائل و مشکلات بیرونی خانواده چنان ذهن و قلب والدین را مشغول می دارد که گاه از وظیفه خویش در قبال فرزند و حل مسائل درونی خانواده بازمی مانند. رشته ارتباطی بین پدر و فرزند، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، بهگونهای که خلأ ارتباط درست، گاهی در تمام عمر مایه بروز مشکلات در زندگی فرزند میشود.
در سایه خرد مدیریت پدر است که مهر مادری به بار می نشیند و عطر خوش خوشبختی در خانواده می پیچد
بدین صورت است که گاه نقش پدر به عنوان سکان دار و مدیر خانواده به نقش مردی خسته و نان آور تبدیل می شود که تنها ثمر حضورش تامین نیازهای اقتصادی نهاد خانواده است و از نقش خویش به عنوان مدیر خانواده و نیز پدری بازمانده است. نتایج برخی مطالعات نشان داده که پدرها طی مدت 24 ساعت شبانه روز فقط 20 دقیقه را صرف بچهها میکنند، این در صورتی است که فرزند کاملاً سالم باشد و گرنه فرزندان در مدت بیماری ارتباط کمتری با پدرانشان دارند. اما از طرف دیگر مدت زمانی که به طور مستمر از سوی مادران ایرانی در شبانه روز، صرف بچهها میشود، به طور متوسط 4 ساعت است، بنابر این نسبت ناعادلانه ارتباط پدر و مادر با فرزندان، خانوادههای امروز را با مشکلی روبهرو کرده که در آن پدر به راحتی از روند تربیت فرزند کنار زده میشود.بدین صورت که اشتغال پدر، اختلاف والدین، بیعلاقگی پدر به فرزندان به کاهش ارتباط آنها دامن زده به طوری که هم اکنون در خیلی از خانوادهها، فرزندان ترجیح میدهند، پدر را نبینند.
اما از طرف دیگر پژوهشها نشان میدهد که تاثیر پدر بر فرزند ماندگار است و کودکان براستی به پدر نیاز دارند، اما به یاد داشته باشید وجود هر پدری مفید نیست. زندگی کودکان تحت تاثیر پدرانی که از نظر عاطفی حضور دارند، برای فرزندان خود ارزش قائل میشوند و در ناراحتیها و نگرانیها میتوانند فرزندانشان را آرام کنند بسیار بهتر میشود اما در عوض پدرانی که خشونت میورزند، عیبجو هستند، فرزند خود را تحقیر میکنند یا از نظر عاطفی سرد هستند میتوانند بشدت به فرزند خود آسیب برسانند.
در واقع پدرها میتوانند به شیوههایی بر فرزندان تاثیر بگذارند که مادرها نمیتوانند بویژه در زمینههای روابط با دوستان و موفقیت تحصیلی هنگامی که پدر از احساسات فرزندانش با خبر است و میکوشد تا به آنها در حل مسائلشان کمک کند، بچهها در مدرسه و ارتباط با دیگران موفقتر هستند. در مقابل پدری که نسبت به عواطف فرزندانش خشن، ایرادگیر یا بیاعتناست، میتواند تاثیری بسیار منفی بر آنها بگذارد و احتمال آن که فرزندان چنین پدری در انجام تکالیف درسی ناموفق باشند، با دوستانشان بیشتر دعوا کنند و از سلامت روانی خوبی برخوردار نباشند، بیشتر است.
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که پدرها به طور عمده از طریق بازی بر فرزندانشان تاثیر میگذارند. آنان معمولا بازیهایی را انجام میدهند که با فعالیت بدنی و هیجان بیشتری همراه است. همچنین پدرها بیشتر با صداهای ضربهای توجه نوزاد را جلب میکنند و شلوغبازیهای بیشتری در بازیها انجام میدهند که این نوع روش شلوغ و بینظم پدر در بازی راه مهمی را باز و به کودک کمک میکند تا درباره عواطف بیاموزد.کودکانی بهترین مهارتهای اجتماعی را در خود پرورش میدهند که پدرانشان بر همکنش مثبتی با آنها دارند و اجازه میدهند که کودک خود مسیر بازی را تعیین کند. برخی پدران در نقش راهنمایان عاطفه هستند. آنها عواطف منفی کودک را نادیده نمیگیرند یا با آن مخالفت نمیکنند، بلکه به فرزندانشان نشان میدهند که آنها را درک و سپس آنها را راهنمایی میکنند تا نسبت به احساسات منفی خود واکنش مناسبی نشان دهند.
طبق بررسیها، کودکانی کمترین نمرات و بدترین روابط اجتماعی را دارند که پدرانشان سرد، قدرتطلب، ستیزهجو و مداخلهگر بودند. در یک تحقیق پژوهشگران متوجه شدند پدرانی که طی یک تمرین بازی ویدئویی فرزندانشان را مسخره و تحقیر میکردند و برای اشتباهاتشان آنها را سرزنش میکردند یا کنترل بازی را خود به دست میگرفتند و به کودکان نشان میدادند که بیکفایت هستند، فرزندانشان بیشتر از بقیه دچار مشکل بودند. این بچهها با دوستانشان رفتارهایی ستیزهجویانه داشتند، در مدرسه ناموفقتر از دیگران بودند و مسائلی داشتند که معمولا به بزهکاری و خشونت در آنان منتهی میشد.
به طور کلی در مقایسه با واکنشهای پدر، کیفیت ارتباط با مادر آنقدر در موفقیت یا شکست آینده فرزندان در مدرسه و با دوستانشان سرنوشتساز نیست. شاید بتوان گفت علت این تاثیر شدید پدر برفرزند این است که رابطه پدر و فرزند عواطف بسیار قدرتمندی را در کودک بر میانگیزد.
پس پدران بکوشید که:
برای فرزندانتان حضور عاطفی و فیزیکی داشته باشید: امروزه ایمنی فرزندان از قلب پدرانشان بر میخیزد و بر این پایه استوار است که مردها باید علاوه بر حضور فیزیکی در خانه، حضور عاطفی نیز داشته باشند. هر چند پدرانی که گرفتار کار هستند و ساعتهای زیادی را صرف شغل خود میکنند کمتر در فعالیتهای پدری مشارکت دارند.
در جریان رشد فرزندانتان باشید:
پدرها باید به این مهم توجه داشته باشند که زندگی خانوادگی فقط برآورده کردن نیازهای مادی خانواده نیست، بلکه حضور هر روز و برآورده ساختن نیازهای عاطفی و جسمانی به طور همزمان در تربیت فرزند نقش بسزایی دارد. درحالیکه کودکان بزرگ میشوند و در فعالیتهای بیشتری در خارج از خانه شرکت میکنند، شاید برای پدرها دشوار شود که فرصتی را بیابند تا با فرزندانشان تنها باشند، به پدران توصیه میشود به گونهای برنامهریزی کنند که بتوانند با فرزند خود اوقاتی را به تنهایی بگذرانند. شاید این فرصت هفتهای یکبار دست بدهد، یا همان مدت زمانی باشد که شما فرزندتان را با خود به کلاس میبرید. به هر حال گفتگویی دونفره با فرزند در هر سنی بسیار با ارزش است.تعادل میان زندگی شغلی و زندگی خانوادگی : مردان چنین تربیت شدهاند که باور کنند سختکوشی و ساعتهای طولانی کارکردن نشانه تعهد به خانواده است، اما اکنون مردان باید بدانندکه اگر تغییر نکنند، باید خطر دور افتادن از همسر و فرزندان را یعنی همان افرادی که به خاطرشان کار معنا پیدا میکند را بپذیرند و گاهی لازم میشود که آنان دستاوردهای مالی و شغلی خود را فدا کنند تا به تعادل بهتری بین کار و زندگی خانوادگی برسند.
فرآوری: مریم عطاریان
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع:
همشهری آنلاین، روزنامه کیهان، سازمان ملی جوانان همراه با تغییرات و اضافات
منبع : tebyan.net