
زیرچشمی نگاهش می کنید ، این طرف و آن طرف می دود ، لحظه ای می ایستد و دوباره دویدن را ادامه می دهد ، غرق در دنیای شگفت انگیز خودش است از هر اکتشافی لذت می برد. ناگهان تعادلش به هم خورده به زمین می افتد. لحظه ای سکوت می کند ، نگاهش در جستجوی شماست، به محض اینکه شما را یافت و نگاهش به نگاه شما تلاقی کرد با کوچک ترین واکنش شما، محل صدمه دیده را نشان می دهد و گریه را آغاز می کند. گریه ای طولانی و بس دردناک.
در موقع زمین خوردن کودک حد امکان عکس العمل خود را کنترل کرده و آرام باشید و در حد نیازش به او کمک کنید ، بگذارید خودش از زمین بلند شود و یا صندلی افتاده را کنار بزند.
کودک به مرور یاد خواهد گرفت ، در واقع کشف خواهد کرد که می تواند با کمی غلّو و تغییر رفتار یا به عبارتی دستکاری در رفتار توجه بیشتر شما را جلب کند. او با بزرگ نمایی درد ، طالب همدردی بیشتر است. در چنین مواردی بهتر ین عکس العمل این است که با جدیت به او بگوئید : « اجازه بده دستت را بینم، نه چیزی نشده است ». یا این مساله را که با شوخی و طنز همراه کنید و به او بگوئید : « زمین خودی چی پیدا کردی؟ » یا با توجه به جاندار پنداری کودکان که گمان می کند تمام اشیاء جان دارند ، زمین را دعوا کنید که چرا بچه مرا زمین زدی؟ یا به درِ جعبه بگویید: چرا انگشتِ دستِ پسر یا دخترم را گاز گرفتی؟ کودکان از این بازی خیالی لذت می برند. و بالاخره اغلب بچه ها دوست دارند داستانی را از کودک مشابه خود بشنوند زیرا از همدردی و همنوائی لذت می برند. به فرزندتان بگویید: « حالا بیا قصه ی بچه ای را گوش کن که زمین خورده بود یا می خواهی داستان زمین خوردن را بگویم».
کودک به مرور یاد خواهد گرفت ، در واقع کشف خواهد کرد که می تواند با کمی غلّو و تغییر رفتار یا به عبارتی دستکاری در رفتار توجه بیشتر شما را جلب کند. او با بزرگ نمایی درد ، طالب همدردی بیشتر است.
گریه شدیدش تبدیل به هق هق می شود. او را آرام در آغوش بگیرید ، گرمای وجودتان درمان هر دردی است. « مادر من به نگاه نگران تر و گرمای وجودت نیاز دارم. عشقت را از من دریغ مکن. حتی وقتی که سال تولدم به من می گوید که دیگر کودک نیستم.»
تبیان - خانواده وزندگی
فرشته مجیب
عضو هیأت علمی دانشگاه علمی طباطبائی
مقالات مرتبط :
مامانی خودمو لوس کردم
تربیت کودک،دغدغه والدین
تغییر ناگهانی محال است
منبع : tebyan.net