آنـهـایـى که به طور مستقیم یا غیرمستقیم ، با کودکان و جوانان ارتباط دارند و براى اصلاح رفتار و تعیین خط سیر اصلى زندگى آنان کوشش مى کنند ، یعنى پدر، مادر، معلم و گردانندگان جـرایـد ، دسـتگاه هاى فرستنده ، سینماها و...همواره باید دونکته اصلى را در نظر داشته باشند و با رعایت آن ، وظیفه خود را به شایستگى انجام دهند :

1- مسئولیت اجتماعى

قـرآن کـریـم کـه سعادت بشر را در داشتن یک زندگى سالم و برانداختن انگل هاى اجتماعى و تـقـویـت روحـى و جـسـمى انسان مى داند و با برنامه هاى جاودانى خویش ، زمینه را براى ساختن اجتماع سالم و پیشرو فراهم مى سازد ، درباره آن طبقه اى که مزاحم ترقى و رشد انسانیت هستند و سـررشـتـه مـفـاسد را به دست دارند و مایلند که در جامعه ، زشتى ها و انحراف هاى اخلاقى رواج داشـته باشد تا خود بهره بردارى هاى شخصى بنمایند،چنین مى گوید:

اناالذین یحبون ان تـشـیـع الـفـاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب الیم

 کسانى که دوست دارند در میان مردم باایمان ، زشتى ها شایع شود، براى آنها عذابى دردناک است (1)

2-  مسئولیت فردى

نـکـتـه دیـگـرى کـه بـاید به طور کامل مورد توجه مربى و کلیه عوامل تربیتى و محیط اجتماعى قرار گیرد، مساله سرنوشت کودکان و جوانان است .

باید توجه داشت که نمى توان تعیین سرنوشت آنان را به دست قضا وقدر سپرد.

بسیارى از پدران و مادران ، این طور فکر مى کنند که خوشبختى یا بدبختى طفل ،در آینده مربوط به سرنوشت اوست  :اگـر سرنوشت طفل ،خوشبختى است ، هیچ قدرتى نمى تواند سرنوشت او را تغییر داده ، از سعادت مـحرومش گرداند و بالعکس. اگر سرنوشت طفل بدبختى و شقاوت است ، کسى نمى تواند اورا از مسیر بدبختى به مسیر خوشبختى بکشاند.

راسـتـى اگـر چـنین است پس کوشش هاى پى گیر پیامبران و همه ی مصلحان اخلاقى و اجتماعى براى اصلاح و سعادتمند ساختن افراد و اجتماعات ،بیهوده بوده است ،در حالى که چنین نیست .

دنیاى ما دنیاى تلاش و کوشش است .هرچه بخواهیم شدنى است .

بزرگان گفته اند:خواستن توانستن است به هرچه نرسیدیم براى این است که نخواسته ایم .

اگـر مـى بـینیم نوباوگان اجتماع آن طور که باید و شاید بار نمى آیند و احیانا پشت پا به مقدسات مـى زنـند و یا گرفتار انحرافاتى هستند، براى این است که نخواسته ایم آنها را صحیح تربیت کنیم ، بلکه آنها را به دست قضا و قدر! سپرده ایم ، چه اگر مى خواستیم ، بهتر از این تربیت مى کردیم .

با وظایف حساس خود آشنا شویم

مـوسـیـه  ، دبیر دانشسراى پسران در شهر اتوى فرانسه ، در کتاب چگونه روح هاى محکم و زنـده بـسـازیـم مـى نـویـسـد:

« اشخاصى که کارشان پرورش کودکان و جوانان است ، بیش از تمام اسـتـعـدادهـا و قـواى شـاگردان خود، با عقل و شعور آنان سرو کار دارند و مقصد مستقیم آنان ، پـرورش و بـى نـیـازکردن روح و قوه عاقله است و اگر منظور عالى ترى دارند، یعنى مى خواهند انـسـان شـرافـتـمند و مرد کامل تربیت کنند، باز هم به دستیارى عقل و روح ،رگ حساس آنها را مـى جـویـنـد و اراده شـان را تحت تاثیر قرارمى دهند، بنابراین شناسایى واضح و دقیقى از شرایط اخلاقى و تربیت عقلى و روحى خوب ، وظیفه اهم هر مربى و آموزگار است .»

براى رسیدن به هدف تربیت صحیح کودک باید آن را از غذاى جسمى و روحى سالم برخوردار سازیم  :

بـهداشت جسمى

بـهداشت جسمى او را به طور کامل رعایت کنیم تا با روح و جسم سالم بار آید و بتواند قدرت کامل براى به کارانداختن دقت و قواى دیگر خود داشته باشد.

دقت که یکى از نمونه هاى فکرى است ، به اوضاع و احوال خارجى و مزاجى بستگى دارد .

اوضـاع و احـوال خـارجـى ، یعنى امورى که حواس را تحریک مى کند، از قبیل هیاهوى بى مقدمه ، تغییر ناگهانى نور، پیدایش بى سابقه اشکال نامانوس ، بوهاى تندى که به مشام مى رسد و بسیارى از حوادث دیگر که باعث تفرقه حواس مى شود و انسان را از آموزش و پرورش کامل باز مى دارد.

در محیط مطالعه و محیط تحصیل کودک ، باید آرامش کامل برقرارباشد.

در عین حال براى داشتن روحى سالم ، اوضاع و احوال مزاجى نیز بسیار موثر است .کـودکـى کـه از ضعف عمومى یا کمبود غذا و و یتامین هاى لازم و یا دردهاى عضوى و موضعى یا ضعف شنوایى و بینایى رنج مى برد، نمى تواند به طورکافى ، پیشرفت کند.اصلاح این عیوب ، از وظایفى است که کار مربى را کاملا آسان مى کند.

هرگاه کودک داراى خونى پاک و سالم باشد، بدون تردید داراى دقت و فهمى عمیق تر است . کم خونى و کمى اکسیژن مورد لزوم براى تنفس و هواى کثیف ، باعث ضعف فهم و دقت مى شود .

بهداشت روحی

در مـورد وضـع عـصبى نیز دو موضوع باید مورد توجه باشد: یکى تحریک بیش از اندازه و دیگرى انحطاط یا فرسودگى عصبى است .

کودکى که دچار ترس یا غضب یا یکى دیگر از عواطف حاد و مزاحم شده باشد، نمى تواند قوه دقت و فهم خود را به اندازه کافى به کار اندازد.باید آن قدر صبر کرد تا به حال عادى بازگردد.

هـمچنین کودکى که دچار فرسودگى عصبى شده است ، دچار برخى تخیلات ناروا می گردد ، باید از کار فکرى منع شده و به طبیب مراجعه داده شود تا سلامت خود را باز یابد.

سالم نبودن ریه ها و مجارى تنفسى و یک ابتلاى ساده پلیپ ممکن است کودکى را تا سرحد کودنى تنزل دهد، در حالى که واقعا داراى هوشى سرشار است .

رعایت همه این نکات ، براى تامین سعادت کودک ، بر مربیان لازم است .اجـتماع باید کلیه وسایل را براى شکوفا شدن استعدادهاى کودکان فراهم سازد و تمام موانع را از سر راه آنها بردارد.در این صورت بارگران مسئولیت به مقصد مى رسد.

 

پی نوشت  :

1- نور (24)آیه 19.

 

منبع : tebyan.net