احساس ناکامی در کودک ( قسمت سوم )
در قسمت قبل به انواع ، درجات ، سنین ناکامی ، تیپ آنها و عوارض همراه با آن پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم ...
نظر روانکاوان :
روانکاوان برای ناکامی عاملی در درون قائلند . گروهی دیگر معتقدند که ناکامی ریشه در محیط زندگی افراد دارد . آنان شرایط زندگی گذشته مثل پرستاری، از شیر گرفتن ، تعلیم دستشویی و ... را عامل مهمی برای احساس ناکامی می شناسند. آنان همچنین معتقدند که بخش مهمی از ناکامی ها ، حاصل محدودیت های شخصی و یا شرایط و مقتضیات حیات خانوادگی و اجتماعی است و هرچه در این زمینه ناراحتی و موشکافی بیشتر باشد ریشه آن آشکارتر می شود. البته به این نکته باید توجه کرد که برخی از افراد اندوه و ناکامی را می طلبند تا در سایه ی آن زمینه برای عشق و نوازش و لطف فراهم گردد.فواید آن :
شک نیست که ناکامی سبب زیان هایی برای افراد است ؛ ولی این سخن بدان معنی نیست که هیچ گونه نفعی برای آن متصّور نباشد. از جمله این که:- ناکامی زمینه ساز تلاشی جدید برای وصول به هدف است وهرچه ناکامی بیشتر باشد تلاش زیادتر است.- تمرکز فکری را افزون می سازد.- باعث کشف راه های جدید برای رسیدن به هدف است .- گاهی سبب تغییر در ایجاد انگیزه است و انگیزه های جدید سبب دستیابی به قدرت است .- عاملی برای حرکت و رقابت وسبقت است .- در کل برای آنها که درک و هوشی دارند و اراده شان نیرومند است این امر حالت مثبت و سازنده ای پدید می آورد و آدمی را بر محرومیت ها چیره می سازد و حتی او را در مسیر درستی قرار می دهد. چه بسیارند بزرگانی که عقده ی ناکامی و محرومیتشان سبب رشدشان شده است و شور و شوقشان را افزون تر ساخته است.زیان ها و عوارض :
احساس ناکامی به ویژه زمانی که بر آدمی مسلط شود موجد زیان ها و عوارضی است که دامنه ی آن وسیع ، و پدید آورنده خطراتی است . بعضی از عوارض مزبور عبارت اند از :1- زیان های جسمی : افراد ممکن است در اثر ناکامی خشمگین شوند و نتوانند خشم خود را بیرون بریزند. در آن صورت همانند موجودی می شوند که دندان را در بدن خود فرو می برد و خود را می آزارند.همچنین احساس ناکامی ممکن است آدمی را دچار خفقان کند، در او تنگی نفس پدید آورد، و حتی زمینه ساز بی نظمی هایی در رشد و بلوغ گردد و در سنین ازدواج سبب حالات و رفتاری گردد که خوشایند نیست .2- زیان های روانی : احساس ناکامی گاهی برانسان غلبه می کند و موجب تعارض و تضاد می شود و یا فلسفه زندگی را زیر سؤال می برد . برای او این سؤال پیش می آید که چرا زنده است؟ چه باید بکند؟ تمایلات اتکایی در کودک قوی می شود و نوعی بازگشت به دوران کودکی و وابستگی به مادررا سبب می شود.احساس ناکامی ، روح آدمی را متزلزل می کند، برای او روح بدخواهی و بدبینی می آورد. چنین کودکی خرده گیر وعیبجو خواهد شد. او ممکن است دچار خیال پردازی و درونگرایی شود ؛ به زحمت بتواند با مردم آمیزش کند و یا مشکلات آنها را حل نماید.3- زیان های عاطفی : احساس ناکامی کودکان را غصه دار می سازد ، این امر خود عامل و زمینه ای است برای بیماری های جسمی . گاهی بر اثر آن حالت شرم و زمانی بی حیایی پدید می آید و در برخی موارد ترس و خجلت توأمند.احساس ناکامی ، ممکن است ترس و وحشت را بر افراد مستولی کند و او خود را فردی ستمدیده ، تنها و بی پناه احساس کند . در او حسادت و خصومت ، کینه توزی و اضطراب پدید آید و ناراحت و پریشان حال گردد و راه نجات را برروی خود بسته ببیند.همچنین احساس ناکامی سبب خشم است ، این امر در بزرگترها هم وجود دارد. و اثر تنش های خشم ، مخرب و ویرانگر بوده و در شخص ناکام اثرات منفی پدید می آورد.4- زیان های رفتاری : افراد ناکام رفتاری پرخاشگرانه دارند. البته همه ی ناکامی ها به پرخاشگری منجر نمی شوند ولی افراد بسیاری هستند که دچار این وضع و حالت می شوند و این امر گاهی متوجه خانواده است و زمانی متوجه غیر؛ و گاهی این احساس با تنفر همراه است .زبان بدگویی در افراد مبتلا دراز می شود، با ذکر عیب و نقص دیگران آلام خود را تخفیف می دهند. میل به هتاکی دارند و اگر خضوع و خشوعی در آنان دیده می شود برای جلب نظر است. اینان گاهی می خواهند رشته جان افراد را پاره کنند و درشت گویی را به نهایت برسانند.ناکامی اگر شدت یابد الگوی سازگاری و استقلال از هم می پاشد. میل به خشونت در آنها شدت می یابد ؛ افکار و اندیشه های نامأنوس ، آنها را به موضع گیری های ناروا می کشاند ؛ ممکن است حمله کنند؛ دست به انتقام بزنند و خشم خود را بر سر افراد یا اشیاء پیاده کنند.از دیگر رفتارهای آنان گریستن ، لگد زدن ، پرت کردن اشیاء ، خودداری از غذا خوردن ، فحّاشی ، اِعمال خشم وغضب ، خیالبافی ، لجاجت و سرسختی ، انعطاف ناپذیری ، ابراز اعمال خصمانه و... است.5- زیان های اجتماعی : در اثر احساس ناکامی ممکن است حالت انزوا و کناره گیری در افراد پدید آید ، سعی کنند خود را از جمع دور دارند. یا از خانواده و بستگان قطع امید کنند و به دیگری وابسته شوند و نیز ممکن است فرار کنند و یا در سنین نوجوانی و بلوغ به مواد مخدر پناه برند.احساس ناکامی آدمی را در مواردی به ارضای بَدَلی نیازها می کشاند، احساس گناه ناشی از آن بعدها ممکن است در زندگی زناشویی اثر بگذارد. احساس ناکامی ها ممکن است افراد را به سوی انحراف سوق دهد و زمینه ساز آلودگی ها گردد . شرارت ها ، گریز از خانه و ترک وابستگی ، یأس و بی تفاوتی نسبت به زندگی و مسائل آن، بی رغبتی به کوشش و تلاش سازنده از دیگر عوارض آن است.6– زیان های فرهنگی : احساس ناکامی برای زندگی تحصیلی و رشد فرهنگی کودک هم زیانبخش است. او در شرایطی قرار می گیرد که نمی تواند چون همسالان به پیش رود. گاهی در ایام مدرسه به دردهای خیالی متوسل می شود و از مدرسه رفتن خودداری می کند. می کوشد در سایه مرض بر احساس خود نیز فائق آید و سیری ناپذیری و هرزه فکری خود را سکون بخشد.این احساس باعث می شود که کودک افق زندگی را تیره ببیند، فعالیت های خود را محدود کند، خود را به بدبینی سوق دهد. همچنین این احساس ، بی علاقگی به هنر، خشکانده شدن ریشه ذوق ، و بی توجهی به ارزش ها را در پی دارد که همه ازعوامل منفی رشدند.ضرورت درمان:
احساس ناکامی را در کودکان باید تعدیل و حتی ریشه کن کرد. گروهی از روان شناسان معتقدند که " ناکامی" چه قوی و چه ضعیف باید ازبین برود تا آدمی موفق به تعقیب هدف گردد. نیازهای طبیعی در چنان حال و صورتی است که می توانند برآورد ه شوند.از نظر شرعی و اخلاقی این خطاست که ما در برابر شکست ها و یا پیروزی های کودکان احساس مسئولیت نکنیم. زیرا ادامه ی این حالت سبب ادامه ی آثار و عوارض آن خواهد شد. مادام که احساس ناکامی از میان نرود پرخاشگری ، احساس خصومت ، کینه توزی و ... هم از میان نخواهد رفت .احساس ناکامی اگر ادامه یابد زمینه ساز افسردگی و عزلت خواهد شد و این خود عامل بدبختی و دردمندی است . باید با این احساس مبارزه کرد وگرنه ریشه ی شور و حیات عادی را از درون می خشکاند و زندگی را ویران می سازد.ادامه دارد ....
در قسمت بعد به علل و عوامل ایجاد ناکامی خواهیم پرداخت.منبع : tebyan.net
گردآوری توسط بخش اصول تربیتی نوجوان سایت آکاایران