در قسمت سوم در مورد هدف پرورش جرئت و طرق ایجاد جرئت بحث شد . اینک در ادامه مطلب به مباحث زیر می پردازیم .عواملی که جرئت را می کُشدزمینه سازی برای ایجاد جرئتنشانه های انسان با جرئت
عواملی که جرئت را می کُشد
1- تنبیهات سخت که ذکرش درقسمت دوم ذکر شد .2- طعنه و نیشخند و سرزنش مداوم مثل این:« چند بار بهتو بگویم ؟ کی می خواهی بفهمی ؟ چقدر احمقی » و ... .3- تنبیه بی حساب : کودکی وظیفه اش را انجام نداده،سیلی می خورد، بعد علت عدم انجام وظیفه از او پرسش می شود؛به راستی و از روی صدق پاسخ می دهد و این پاسخ گناه جدیدی به نظر مربی می آید و سیلی دیگری نثارش می کند ... این سیلی دوم تکلیف آینده طفل را معین می کند که صادق باشد یا کاذب.4- ترساندن و محروم کردن از حمایت مثل این که تا حال در رفتن او به حیاط تاریک حمایتش می کردیم و فعلاً به خاطر اشتباهی این حمایت را از او برداریم .5- دادن تکلیف های سخت و غرامت کشیدن ها در اجرای آن .6- تحمیل نظرات خود بر کودک بدون آن که با طفل تفاهمی ایجاد شود .7- بی حوصلگی در برابر رفتار و گفتار کودک و به بازی نگرفتن او در میان جمع.8- یأس و نگرانی که عاملی کشنده و بلایی عظیم است .9- بدبینی و بدگمانی نسبت به آمران و مسئولان تربیتی.10 - تصورات و اندیشه های غلط ، فی المثل تصوراتی که اگر چنین شود رسوایی پدید خواهد آمد .زمینه سازی برای ایجاد جرئت :
1- ایجاد تأمین روحی : کودک باید مطمئن باشد که او را محروم نمی کنند ، آزادی او را از وی سلب نمی نمایندو در کار شخصیاش مداخله نمی نمایند . پرورش روح های بزرگ در سایه مذهب می تواند رسانندهیما به سوی این هدف باشد .2- ایجاد تسلط بر نفس : وقتی آدمی بر خود و اراده اش مسلط باشد می تواند اندک جرئتو اراده ی خود را به راحتی در رفتارش آشکار سازد ، درست حرف بزند وبه راحتی از خود دفاع نماید .3- ایجاد اعتماد به نفس : به گونه ای که او به خود و عمل خود متکی باشد ، حالت اتکالی نداشته باشد ، به خود مطمئن باشدو خود را در وصول به حق توانا بداند .4- تقویت بدن : و این امر از عوامل مهمی است که ذکرشدر قسمت اول گذشت و دیدیم که ضعف و نارسایی تن در جُبن مؤثر است .5- به حساب آوردن کودک : مخصوصاً در میان جمع و ملاطفت و نرمش او ، شرکت دادن او در امور و اجازه دادن بهاو که حرفش را بگویدو استدلالش را مطرح کند .6- رشد و پرورش عواطف و احساسات : به هنگامی که آدمی دچار هیجان است تصمیمات مهمی در ذهنش خطور می کند و این امر برای عواطف تعدیل شده موهبتی است.از آن بابت که به هنگام آرامش و خونسردی می توانبهآنها عمل کرد .7- تقویت اراده و تصمیم گیری : ضعف اراده موجب اشتباهاتی می شود و آدمی را به سوی فنا سوق می دهد و برعکس،اراده قوی جرئت را در آدمی بر می انگیزد و باعث می شود صفات مردانگی و دلیری را از خود به مرحله ظهور برساند.چه بسیار کسانی که امر ناصواب را تشخیص می دهند ولی فاقد اراده و تصمیم لازم برای رفع و جبران آنند .8- حمایت از کودک : که این امر خود مایه دلگرمی او و مشوقی برای بروز جرئت و قدرت اوست .9- آموزش صداقت و راستی و ارزش و اعتبار آن و نیز نتایجی را که به دست می دهد .10 – دانایی که خود توانایی می آورد،البته به شرطی که عوامل دیگر در او جمع باشد .نشانه های انسان با جرئت :
-دارای استقلال فکری و اعتماد به نفس است .-اراده و تصمیم اندیشیده و مستقل دارد.-از به خطر افتادن عنوان و مقام وحشت ندارد .-در برابر انجام وظیفه کوشاست و به استقبال کار پر رنج می رود .-اگر تمام عالم را مخالف خود ببیند وقتی که هدف خود را درست بداند مقاومت می کند .-وقایع و واقعیت ها را با عینک حق می بیند .-دنبال حق است و در راه آن گام بر می دارد و در این راه از تحمل شدائد ابا ندارد .-در صحنه تنازع یا تعاون بقا خود را مأیوس و متزلزل نمی بیند .-در کشاکش زندگی و در مواقع بحران هدف خود را فراموش نمی کند .-در مشکلات و صحنه های ناموافق خود را نمی بازد .-دارای کرامت و عفو و دیگر سجایای اخلاقی است.-از تمجید و ستایش دیگران و نیز از تملق گویی هایشان خرسند نیست .-دنبال توجه و قبول عامه نیست بلکه رضای خدا و وجدان را می طلبد .-در راه وظیفه گام بر می دارد نه راه ارضای هوسها و ...کودک با جرئت را در جایی می توان شناخت که در آن پای تنبیه و کیفری باشد و او در آنجا برای نجات خویش دیگران را مقصر معرفی نکند .منبع : tebyan.net
گردآوری توسط بخش اصول تربیتی نوجوان سایت آکاایران