مجله زندگی ایده آل- شقایق جعفری : روانشناسان از سالها پیش ثابت کردهاند فرزندانی که با سبک تربیتی متفاوت و رفتارهای متناقض والدین خود تربیت میشوند در آینده با خطراتی مانند بروز افسردگی و اضطراب شدید مواجه خواهند شد. شاید بپرسید این اتفاق چگونه رخ میدهد؟ کافی است نگاهی به رفتارهای پدر و مادرهای امروزی با فرزندان خود بیندازید، داستانی تکراری که در انیمیشن تازه سوریلند هم با تعداد بالای بیننده بر این واقعیت صحه میگذارد. دکتر مهرنوش هدایتی، روانشناس، با تحلیل روابط والدین و فرزندان به بهانه این ویدئو پر بازدید، شما را با آسیب رفتارهای دوگانه پدر و مادر و تاثیر آن در موفقیت و آینده فرزندتان آشنا میکند.
اختلافها را به همراهی تبدیل کنید
همه پدر و مادرها پیش از تولد فرزندشان، بهترینها را برایش آرزو دارند تا جایی که حاضرند هر چه دارند از دست بدهند تا فرزندی سالم، موفق و مطیع داشته باشند. اما نمیدانند برای محقق شدن آرزویشان فقط کافی است روشهای مناسب تربیتی را در طول رشد و بلوغ فرزندشان به کار ببندند.
تربیت فرزند شما درست از زمانی که در رحم مادر خود در حال رشد است، آغاز میشود و از طرف دیگر اتفاقات پیرامون هم تاثیر مستقیمی بر شکلگیری شخصیت او دارد بههمین دلیل والدین از همان ابتدا باید مهارتهای تربیتی خود را برای رشد و تربیت فرزند خود بررسی کرده و بر سر آن به توافق برسند چراکه اختلاف و تناقض شما در روشهای تربیت فرزندتان از فاکتورهای مهمی است که ناخواسته باعث ناکامی والدین در تربیت فرزندان و بر باد رفتن تمام آرزو و نقشههایی است که برای موفقیت و خوشبختی او کشیدهاید، میشود.
بروز تفاوت و اختلاف درباره مسائل مختلف در زندگی ما بین زن و مرد یک خانواده کاملا طبیعی است. آنها در دو محیط متفاوت با شیوههای تربیتی گوناگونی رشد کردهاند، به همین دلیل کاملا منطقی است که با وجود دلبستگی و تفاهم در برخی مسائل درباره موضوعهای گوناگون اختلافنظر داشته باشند تا جایی که حتی این اختلافها با تولد فرزند پر رنگتر از قبل بروز پیدا میکند. اما کلید طلایی داستان هماهنگ کردن اختلافها و همراه کردن طرز تفکر پدر و مادر برای کمرنگ شدن این تفاوتهاست .
نکته
تجربه ثابت کرده تعارض در روشهای تربیتى والدین و برخوردهای ناهماهنگ در عمل باعث میشود فرزند شما اعتماد خود را نسبت به هر دوی شما از دست بدهد و در نتیجه با پذیرفتن توصیههای شما به ظاهر، در عمل و تصمیمگیری دچار تردید و مشکل شود. درست مثل اتفاقی که با توصیههای پدر عاقل در زندگی واقعی پسر کاهل افتاد. او به ظاهر به توصیه «برو کار میکن» پدر گوش میداد اما در عمل بهخاطر حمایتهای پنهانی مادر در تصمیمگیری برای آینده و انتخاب هدفش دچار سردرگمی میشد.
اوجولات
پسر کاهل؛ شخصیتی سردرگم
در اغلب خانوادهها گوناگونی روشهای تربیت پدر و مادرها بهدلیل اختلاف نیست، آنها فقط در افکارشان متفاوت هستند. مثال مشهود این تفاوتها واکنش پدر در این انیمیشن نسبت به کار نکردن پسر و دروغ گفتن فرزندش است که هر بار او را بازخواست کرده و زحماتش را نادیده میگیرد. از طرفی دیگر مادر به شکل یک حامی خوشقلب با مداخله و بیجهت از فرزندش دفاع میکند یا در صحنهای دیگر از این کلیپ مادر دور از چشم پدر با دراختیار گذاشتن پول و اسباب منزل، سردرگمی را در اطاعت از پدر یا دلگرم شدن به مادر در فرزند نهادینه میکند.
همین برخوردهای متعارض علاوه بر اینکه باعث سردرگمی و بیاعتمادی کودک به والدین خود میشود، او را تبدیل به فردی وابسته و ناتوان میکند که برای انتخاب هدف نهایی خود مدام از یک شاخه به شاخه دیگر میپرد، بههمین دلیل است که پیامد دو شیوه تربیتی منطقی، اما متفاوت، میتواند به اندازه یک روش تربیتی اشتباه، مخرب و آسیبزننده باشد. پس فراموش نکنید که کلید طلایی این قدم هم به توافق رسیدن شما والدین عزیز درباره تربیت فرزندتان است. در این مرحله شما باید دور از چشم فرزند خود درباره مسائل تربیتى او با یکدیگر گفتوگو کرده و بهترین روش را با همفکری هم انتخاب کنید. اختلافنظرهاى شخصی خود را در مقابل فرزندتان بیان نکنید و اگر انتقادی هست باید در خلوت بین شما مطرح شود.
نکته
بهترین راه این است که در زمان انتقاد از عملکرد فرزندتان از نظرات هم پشتیبانی کنید. این رفتار والدین باعث میشود تا فرزند در تشخیص درست از نادرست دچار تردید نشود و هماهنگی و برخوردهای پدر و مادر در موقعیتهای مختلف برای او قابل پیشبینی باشد. بگو مگوهای شما بر سر مسائل تربیتی فرزندتان نتیجهای جز سرپیچی بهویژه در دوران بلوغ نخواهد داشت. دوران بلوغ زمانی است که شخصیت و هویت اجتماعی او در حال شکلگیری است و ممکن است با قرار گرفتن در گروه همسالان و دوستان که تفاوتهای فرهنگی فراوانی با هم دارند مشکلات تازهتری را پیش روی شما قرار دهد.
افراط مادر باطل
حضور و حاکمیت عقلی پدر حریمی امن برای خانواده است که آرامش و امنیت را در محیط خانه حاکم میکند؛ یعنی نقشی که او در آن حریم خانواده را مشخص و از آن دفاع میکند. در سمتی دیگر مادر است که وظیفه حفظ حریم و چارچوب خانه را برعهده دارد تا زیر سایه آن فرزندانی قانونپذیر تربیت کرده تا با استفاده از راهنمایی و تجربیات والدین خود به موفقیتهای بزرگ دست یابند.
اما نقش مادر در تمام این مراحل بسیار تاثیرگذار است چون با خدشهدار شدن نقش هرکدام از والدین بهویژه مادر تربیت فرزندان به سادگی دچار مشکل شده، چارچوب پدرشان را نادیده میگیرند و میخواهند قوانین و خواستههای خود را در خانه، پیاده کنند؛ شرایطی که پدر و نقش او در خانه، به مرور حذف یا کمرنگ میشود و در نتیجه نمیتوان توقع داشت که فرزندان در قلمرویی که خودشان حکومت میکنند حرفشنوی داشته باشند و درست تربیت شوند. اما مشکل مهم دیگر برخورد یا محبت افراطی و عواطف کنترل نشده مادرها نسبت به فرزندانشان که مادر باطل در این کلیپ نمونه درست و تقریبا بدیهی این قبیل مادران است.
مادرانی که از روی محبت و با حمایتهای بیمورد از فرزند، اصول و قواعدی را که پدر تعیین کرده لوث میکنند و در نتیجه فرزند بدون هیچ چارچوب و قانون و قاعدهای در خانه رشد میکند و وارد جامعه میشود.
حمایتهای امروز؛ ناهنجاری فردا
در مواقعی که مادرها پا درمیانی کرده و کار فرزندشان را توجیه میکنند بهطور مستقیم باعث شکستن چارچوبهای پدر در خانه میشوند. در این شرایط تنبیه پدر چه درست باشد، چه غلط، مادر باید به فرزندش نشان دهد که از ناراحتی پدر، ناراحت است و او باید از قوانین خانه که پدر از پیش تعیین کرده است، پیروی و رضایت او را جلب کند. بهطور معمول فرزندانی که بهدلیل محبت افراطی مادر وارد اجتماع میشوند افرادی بدون اعتماد به نفس و ضعیف خواهند بود یا افرادی ناهنجار و قانونگریز.
از طرفی دیگر مادری که بهدلیل محبت زیاد فرزندانش را وابسته و بیهدف بار میآورد، نمیتواند در آینده رابطه عاطفی صحیح و پایداری را با فرزندانشان برقرار کنند. فراموش نکنید آنچه محیط خانه را برای تربیت و آرامش فرزندان امن میکند، رعایت کردن چارچوبی است که پدر در خانه تعیین کرده و حمایت مادر از چارچوب پدر است که به شکل ناخودآگاه باعث ایجاد امنیت و اطمینان در وجود فرزندان میشود.
زمانی که حمایت مادر از قواعد پدر به شکل کاملا غیرمستقیم در تربیت فرزندان دخیل باشد، میتوان انتظار تربیت درست و بهدور از تنش و دروغ و رشوه دادن را داشت. یادتان نرود فرزندان برای رسیدن به هدفها و آرزوهایی که شما در سر پروراندهاید تلاش نمیکنند، پس به آنها کمک کنید تا مسیر درست زندگیشان را با راهنماییهای شما با موفقیت بپیمایند.
اختلافها را به همراهی تبدیل کنید
همه پدر و مادرها پیش از تولد فرزندشان، بهترینها را برایش آرزو دارند تا جایی که حاضرند هر چه دارند از دست بدهند تا فرزندی سالم، موفق و مطیع داشته باشند. اما نمیدانند برای محقق شدن آرزویشان فقط کافی است روشهای مناسب تربیتی را در طول رشد و بلوغ فرزندشان به کار ببندند.
تربیت فرزند شما درست از زمانی که در رحم مادر خود در حال رشد است، آغاز میشود و از طرف دیگر اتفاقات پیرامون هم تاثیر مستقیمی بر شکلگیری شخصیت او دارد بههمین دلیل والدین از همان ابتدا باید مهارتهای تربیتی خود را برای رشد و تربیت فرزند خود بررسی کرده و بر سر آن به توافق برسند چراکه اختلاف و تناقض شما در روشهای تربیت فرزندتان از فاکتورهای مهمی است که ناخواسته باعث ناکامی والدین در تربیت فرزندان و بر باد رفتن تمام آرزو و نقشههایی است که برای موفقیت و خوشبختی او کشیدهاید، میشود.
بروز تفاوت و اختلاف درباره مسائل مختلف در زندگی ما بین زن و مرد یک خانواده کاملا طبیعی است. آنها در دو محیط متفاوت با شیوههای تربیتی گوناگونی رشد کردهاند، به همین دلیل کاملا منطقی است که با وجود دلبستگی و تفاهم در برخی مسائل درباره موضوعهای گوناگون اختلافنظر داشته باشند تا جایی که حتی این اختلافها با تولد فرزند پر رنگتر از قبل بروز پیدا میکند. اما کلید طلایی داستان هماهنگ کردن اختلافها و همراه کردن طرز تفکر پدر و مادر برای کمرنگ شدن این تفاوتهاست .
نکته
تجربه ثابت کرده تعارض در روشهای تربیتى والدین و برخوردهای ناهماهنگ در عمل باعث میشود فرزند شما اعتماد خود را نسبت به هر دوی شما از دست بدهد و در نتیجه با پذیرفتن توصیههای شما به ظاهر، در عمل و تصمیمگیری دچار تردید و مشکل شود. درست مثل اتفاقی که با توصیههای پدر عاقل در زندگی واقعی پسر کاهل افتاد. او به ظاهر به توصیه «برو کار میکن» پدر گوش میداد اما در عمل بهخاطر حمایتهای پنهانی مادر در تصمیمگیری برای آینده و انتخاب هدفش دچار سردرگمی میشد.
اوجولات
پسر کاهل؛ شخصیتی سردرگم
در اغلب خانوادهها گوناگونی روشهای تربیت پدر و مادرها بهدلیل اختلاف نیست، آنها فقط در افکارشان متفاوت هستند. مثال مشهود این تفاوتها واکنش پدر در این انیمیشن نسبت به کار نکردن پسر و دروغ گفتن فرزندش است که هر بار او را بازخواست کرده و زحماتش را نادیده میگیرد. از طرفی دیگر مادر به شکل یک حامی خوشقلب با مداخله و بیجهت از فرزندش دفاع میکند یا در صحنهای دیگر از این کلیپ مادر دور از چشم پدر با دراختیار گذاشتن پول و اسباب منزل، سردرگمی را در اطاعت از پدر یا دلگرم شدن به مادر در فرزند نهادینه میکند.
همین برخوردهای متعارض علاوه بر اینکه باعث سردرگمی و بیاعتمادی کودک به والدین خود میشود، او را تبدیل به فردی وابسته و ناتوان میکند که برای انتخاب هدف نهایی خود مدام از یک شاخه به شاخه دیگر میپرد، بههمین دلیل است که پیامد دو شیوه تربیتی منطقی، اما متفاوت، میتواند به اندازه یک روش تربیتی اشتباه، مخرب و آسیبزننده باشد. پس فراموش نکنید که کلید طلایی این قدم هم به توافق رسیدن شما والدین عزیز درباره تربیت فرزندتان است. در این مرحله شما باید دور از چشم فرزند خود درباره مسائل تربیتى او با یکدیگر گفتوگو کرده و بهترین روش را با همفکری هم انتخاب کنید. اختلافنظرهاى شخصی خود را در مقابل فرزندتان بیان نکنید و اگر انتقادی هست باید در خلوت بین شما مطرح شود.
نکته
بهترین راه این است که در زمان انتقاد از عملکرد فرزندتان از نظرات هم پشتیبانی کنید. این رفتار والدین باعث میشود تا فرزند در تشخیص درست از نادرست دچار تردید نشود و هماهنگی و برخوردهای پدر و مادر در موقعیتهای مختلف برای او قابل پیشبینی باشد. بگو مگوهای شما بر سر مسائل تربیتی فرزندتان نتیجهای جز سرپیچی بهویژه در دوران بلوغ نخواهد داشت. دوران بلوغ زمانی است که شخصیت و هویت اجتماعی او در حال شکلگیری است و ممکن است با قرار گرفتن در گروه همسالان و دوستان که تفاوتهای فرهنگی فراوانی با هم دارند مشکلات تازهتری را پیش روی شما قرار دهد.
افراط مادر باطل
حضور و حاکمیت عقلی پدر حریمی امن برای خانواده است که آرامش و امنیت را در محیط خانه حاکم میکند؛ یعنی نقشی که او در آن حریم خانواده را مشخص و از آن دفاع میکند. در سمتی دیگر مادر است که وظیفه حفظ حریم و چارچوب خانه را برعهده دارد تا زیر سایه آن فرزندانی قانونپذیر تربیت کرده تا با استفاده از راهنمایی و تجربیات والدین خود به موفقیتهای بزرگ دست یابند.
اما نقش مادر در تمام این مراحل بسیار تاثیرگذار است چون با خدشهدار شدن نقش هرکدام از والدین بهویژه مادر تربیت فرزندان به سادگی دچار مشکل شده، چارچوب پدرشان را نادیده میگیرند و میخواهند قوانین و خواستههای خود را در خانه، پیاده کنند؛ شرایطی که پدر و نقش او در خانه، به مرور حذف یا کمرنگ میشود و در نتیجه نمیتوان توقع داشت که فرزندان در قلمرویی که خودشان حکومت میکنند حرفشنوی داشته باشند و درست تربیت شوند. اما مشکل مهم دیگر برخورد یا محبت افراطی و عواطف کنترل نشده مادرها نسبت به فرزندانشان که مادر باطل در این کلیپ نمونه درست و تقریبا بدیهی این قبیل مادران است.
مادرانی که از روی محبت و با حمایتهای بیمورد از فرزند، اصول و قواعدی را که پدر تعیین کرده لوث میکنند و در نتیجه فرزند بدون هیچ چارچوب و قانون و قاعدهای در خانه رشد میکند و وارد جامعه میشود.
حمایتهای امروز؛ ناهنجاری فردا
در مواقعی که مادرها پا درمیانی کرده و کار فرزندشان را توجیه میکنند بهطور مستقیم باعث شکستن چارچوبهای پدر در خانه میشوند. در این شرایط تنبیه پدر چه درست باشد، چه غلط، مادر باید به فرزندش نشان دهد که از ناراحتی پدر، ناراحت است و او باید از قوانین خانه که پدر از پیش تعیین کرده است، پیروی و رضایت او را جلب کند. بهطور معمول فرزندانی که بهدلیل محبت افراطی مادر وارد اجتماع میشوند افرادی بدون اعتماد به نفس و ضعیف خواهند بود یا افرادی ناهنجار و قانونگریز.
از طرفی دیگر مادری که بهدلیل محبت زیاد فرزندانش را وابسته و بیهدف بار میآورد، نمیتواند در آینده رابطه عاطفی صحیح و پایداری را با فرزندانشان برقرار کنند. فراموش نکنید آنچه محیط خانه را برای تربیت و آرامش فرزندان امن میکند، رعایت کردن چارچوبی است که پدر در خانه تعیین کرده و حمایت مادر از چارچوب پدر است که به شکل ناخودآگاه باعث ایجاد امنیت و اطمینان در وجود فرزندان میشود.
زمانی که حمایت مادر از قواعد پدر به شکل کاملا غیرمستقیم در تربیت فرزندان دخیل باشد، میتوان انتظار تربیت درست و بهدور از تنش و دروغ و رشوه دادن را داشت. یادتان نرود فرزندان برای رسیدن به هدفها و آرزوهایی که شما در سر پروراندهاید تلاش نمیکنند، پس به آنها کمک کنید تا مسیر درست زندگیشان را با راهنماییهای شما با موفقیت بپیمایند.
گردآوری کودک آکاایران
گردآوری توسط بخش اصول تربیتی نوجوان سایت آکاایران