تربیت و جرئت اخلاقی ( قسمت سوم )
بی جرئتی در چه کسانی بیشتر است؟
-در خانواده لجام گسیخته ، بی بند و بار،بی برنامه و خانواده ای که قدرت رهبری آن ضعیف است.
-در بین کسانی که در محیط پر از نیرنگ و ریا و فریب زندگی می کنند.
-در خودخواهان ، جاه طلبان ، حسودانو بداندیشان...
هدف در پرورش جرئت
-او را کودکی با ظرفیت و پر تحمل بپرورانیم .
-فردی بسازیم که دروغین نباشد و از حقیقت طفره نرود.
-عجز و ناتوانی خود را همه گاه در زیر ماسکی پنهان نسازد .
-در راه حق و صدق بایستد وحتی در صورت لزومازجان مایه بگذارد .
-اگر چیزی را نمی داند بگوید نمی دانم .
-اگر تعریف اورا کردند و او چنان صفاتی را واجد نبود خرسند نشود بلکه علیه آن بایستد.
-اگر خلافی را مرتکب شد با فریب خویش دیگران را به خطر نیندازد و خود را خلاص نکند .
-اگر چیزی را دوست داشت یا نداشت،به صراحت اعلام کند .
-اگر از او انتقاد نکردند خود را معصوم و بی خطا نپندارد .
-اگر چیزی را نمی فهمد سر تکان ندهد و بله بله نگوید و ...
طـُرق ایجاد جرئت
1- ارائه الگو :
هرگز به کودک نگویید شجاع و با جرئت باش.اگر می خواهید فرزندتان با جرئت باشد عملاً به او درس دهید و خود را الگویاومعرفی کنید . در کودک روحیهیهمانندی وجود دارد عمل شما را می بیند و تقلید می کند.
2- آموزش :
آموزش مستقیم نیز از راه و روش های مهم در ایجاد جرئت است ولی هرگز تأثیرش به اندازه نقش الگو نیست.گاهی یک تذکرو یک پند و اندرز، خط مشی ها را عوض می کند و نیز ایجاد اینزمینه که طفل نیازی به دروغ نداشته باشد .
3- انتقاد از جبن :
گاهی لازم است که اگر کودک دچار خطا و ترس شده است از او انتقاد کنیم ، منتها انتقادی ملایم و توأم با خیر خواهی .
مثلاً بگوئیم که : چرا ترسیدی ؟ جای ترس نبود،لازم بود با جرئت باشی، پسری چون تو نباید بزدل باشد، و ...
4- تلقین :
تلقین هم توسط خود و هم توسط دیگران ( القاء ) در آدمی بسیار نفوذ می کند؛البته اگر از سوی افراد بزرگ تر و مورد احترام و مخصوصاً برای کودکانده سال به بالا باشد بسیار مؤثرتر است .تلقینات بهتر است صبح ها پس از بیداری و شبها قبل از خواب صورت گیرد.تلقین درباره خود بهتر است با صدای محکم و آرام و حتی جلوی آینه صورت گیرد؛مثلاً بدین گونه: من جرئت دارم.باید هم با جرئت باشم من راست می گویم.من صریح خواهم بود . من نمی ترسم ...
5 - ذکر داستان ها :
داستان ها ، بیان عمل قهرمانان و راه و رسم گذشتگان وسیله خوبی برای ایجاد جرئت است.داستان ها باید هدفدار و موجد حالات و رفتار ایده آلی باشدواز حالات قهرمانی و جنبه های اعجاب آور و شگفت انگیز حیات بحث کند .
طرق تقویت جرئت
1- ایجاد ایمان :ایمان به این که او می تواند و باید جرئت داشته و منشاء اثری باشد .
هر چه زمینهی ایمانی آدمی بیشترباشد، توفیق در داشتن جرئت زیادتر است و این از آنجهتاست که آدمی می خواهد یک پناهگاه روحی قوی داشته و خود را در سایه آن آرامش بخشد .
با ایمان به خدا و معاد، این قدرت در آدمی تقویت می شود و زمینه را برای رشد و یا ایجاد یک ضامن اجرایی قوی فراهم می سازد . عشق به حق و وصول به او می تواند سرچشمهیمزایا و مقصودها باشد،بدان گونه که آدمی به خاطر وصول بدان،همه چیز حتی جان خود را ناچیز بشمارد . ولی این امر به شرطیاستکه ایمان توأم با خلوص باشد و مدح و ذم در برابرش یکسان گردد.
کودک طبیعتاً در اوان کودکی جرئت دارد ولی ایمان ندارد و این مربی است که باید این زمینه را به موازات رشد در او پدید آورد .
2- ایجاد اعتماد به نفس که آن به حقیقت نتیجه ایمان است؛خواه ایمان به خدا و خواه ایمان به امر و مسئله ی دیگر.
3- واداشتن به تجزیه و تحلیل مسئله : توجیهات صحیح از زندگی می تواند زمینه جرئت را در دل آدمی وارد کند تا مسائل و مشکلاتی را که در پیش رویش قرار دارد بررسی کند ، عوارض و معایب امور را درک و تفسیر کند و ببیند در سایه اتخاذ فلان روش به چه عواقبی دچار می شود و بر اثر اتخاذ روش دیگر چه نتایجی عاید او خواهد شد .
فی المثل گاهی آدمی می ترسد. بررسی این مسئله که از چه چیز می ترسد و چرا می ترسد می تواند راهگشای او به سوی جرئت و قدرت باشد.
4- انتخاب همکار و همراه : آدمی از این که در مواجهه با مشکلی خود را تنها می بیند نگران و افسرده و گاهی مضطرب و ترسان است.این زمینه در کودکان بسیار قوی و نیرومند است ، دلیل آن این است که وقتی مسئولیتی به او واگذار می شود همه گاه بحث می کند « چرا این کار را من انجام دهم ؟ چرا دیگری نکند و ... » وجود معاون و هم سان،او را از این تنهایی نجات می بخشد.شک نیست هر چه معاون همراه برای او قوی ترباشد ،دلگرمی و پیروزی او بیشتر است و به همین نظر باید خدا را به عنوان ناظر و همراه به او معرفی کرد .
5- ایجاد زمینه برای تمرین : تجارب نشان می دهد که اثر تمرین و عمل به مراتب بیشتر از پند و اندرز و آموزش است . به عبارت دیگر مصلحت آن است که والدین کودکان دم بر بندند و دست عمل بگشایند .
اعتراف والدین به اشتباه خود در حین بروز خطا،درس عملی آموزنده برای پرورش جرئت است و به طفل نشان می دهد که او هم باید به خطای خود اعتراف کند،چون هیچ انسانی کامل و دور از خطا نیست .
6- استفاده از زمینهیعاطفی و احساسی :گاهی یک خطابهیآتشینو یک سخنرانی مهیج می تواند جرئتی را برانگیزاند و روحیه ای را تقویت نماید. ذکر داستان های مهیج و شورانگیز در این زمینه فوق العاده مؤثر است .
منبع:تبیان