کودک و مذهب ( قسمت 4)
عوامل مؤثر در پرورش
تعلیمی که افراد از مربیان دریافت می دارند خود ممکن است سبب و موجبی برای پذیرش بهتر و بیشتر مذهب و یا ترک و فرار او از مذهب شود . انسانها در سنین رشد و بزرگسالی در وضع و موقعیتی هستند که سوابق زندگی، خوی و رفتار مربیان و الگوها ، احساس تعلق و نیاز آنها به مذهب و تعالیم آن در رشد و در عمل مذهبی شان تأثیر می گذارد .
تمرین های مذهبی امروز در سرنوشت حیات بعدی آنها مؤثر است و بههمین نظر در پرورش مذهبی اینان هشیاری هایی لازم و ضروری است .
وظایف خانواده
تأثیر تعالیم و روشهای مذهبی در کودک از یک سو بستگی دارد به دیگر عوامل نفوذ در خانواده ، از پدر و مادر و دیگر افراد ارشد . کودک بر اساس آنچه که دیده و شنیده ، چه درست و چه غلط می آموزد و عمل می کند و از این دید نقش خانواده در کودک فوق العاده است .
از نظر علمی آمادگی خانواده برای پذیرش مذهب و عمل به آن ممکن است سبب پیدایش آمادگی بیشتر در کودک شود . با همهیآگاهی های فطری که در کودک سراغ داریم فراموش نخواهیم کرد که اگر خانواده،نامسلمان و غیر مذهبی باشند کودک هم آن چنان خواهد بود.
به کودک باید رسیدگی کرد . والدین هم چون باغبانی دلسوزند که نسل را نیکو پرورش می دهند و از ابتلای به آفات مصونش می دارند . رسول خدا (ص) از والدین گله دارد که به فرزندان خود نمی رسند و به آنها دین نمی آموزند و یا محیطی برای او پدید نمی آورند که در آن مذهب حاکم باشد . ما معتقدیم که اگر والدین و مربیان بهطور صحیحی جنبه مذهبی کودک را رهبری کنند و بکوشند که بذر محبتآفریدگار را در روان کودک نافذ سازند شوق و اشتیاق فوق العاده ای در طفل راجع به مذهب پدید خواهد آمد .
وظایف مدرسه
مدرسه خانه دوم کودک است و اولیای مدرسه نقش پدر و مادر را دربارهبچه ها ایفا می کنند . راه و رسم معلم و دیگر افراد مدرسه برای طفل،درس آموز است . چه بسیار است بدرفتاری ها و نابسامانی هایی که در حال و کار کودکان دیده می شود و نشأت گرفته از روش معلم و مدرسه است .
از گرفتاری ها و بدبختی های برخی از کودکان این است که خانواده به اتکا و امید مدرسه دست از انجام وظایف خود کشیده و گمان دارد که مدرسه به تربیت دینی کودکان می پردازد و مدرسه هم در این تصور است که خانواده کوشش و تلاش خود را درباره کودک انجام می دهد و نیازی به مدرسه نیست . بههمین نظر است که ما معتقدیم خانه و مدرسه می بایست هماهنگ گردند تا هم برنامه ای در طول یا عرض هم پیاده کنند و هم روشی در پیش گیرند که طفل احساس دو گونگی نکند و رفتاری منضبط داشته باشد .
قواعد مورد استفاده
1- قاعده محبت : اصولاً اِعمال روش خشونت آمیز و مستبدانه در تربیت اسلامی امری محکوم است ما تنها در موارد خاصی که بدانها اشاره خواهد شد می توانیم درباره کودکان اِعمال سندیت کنیم . طفل را با محبت به راه آورید ، سرکشی او را از روی مهر و نوازش،مهار و او را آرام کنید . عمل خوب مذهبی کودک را بستایید که این امر خود سبب تداوم رفتار مثبت در کودک خواهد شد. کودکان مصداق لقب سریع الرضا هستند ، با محبتی به راه می آیندو با تأییدی دل را به گرو شما خواهند سپرد . اصولاً در تعبیرات مذهبی ما دین چیزیجزحب و محبت نیست . شما اصرار نداشته باشید که با هیجانات منفی او را به راه آورید که این،امری محال و ناشدنی است.
2- بهره مندی از لذایذ : برای طفل در جنبه مذهب سابقه شیرین پدید آورید. بهحساب این که شما روزه دارید . او را به خود وانگذارید . برخی از پدران و مادران بهحساب این که خود روزه دارند کودکان خود را به گرسنگی وامی دارند ، به فکر غذای او نیستند و یا در غذای او سر و وضعی قائل نمی شوند و این مسئله ای است که سبب بدبینی کودک به روزه و ماه رمضان خواهد شد .
در جلسات مذهبی کام او را شیرین کنیدو از لذائذ بهره مندش سازید. همه اشک و ناله و بر سر و سینه زدن نباشد که طفل از آن چندان خشنود نیست . بگذارید او علاقهمند شودوبار دیگر همراه شما به جلسه بیاید و در ضمن خوردن چای و شیرینی چهار کلمه بشنود و یکی دو کلمهیآن را یاد بگیرد. به هرحال کاری کنید که مذهب برای او غم انگیز و دردناک نباشدو تنفر و انزجار در او ایجاد ننماید.
3- تشویق و تحریض : گاهی کودک دو رکعت نماز شکسته بسته ای را در گوشه ای می خواند و شاید برای خودنمایی و یا جلب محبت شما بهنزدتان میآید و بهشما می گوید نماز خواندم !!. در برابر این عمل او بی تفاوت نباشید . ضمن این که می کوشید خودنمایی او اوج نگیرد،او را تشویق کنید. کار او را بستاییدو بگذارید که این امر در او ریشه دار شود . و آنگاه که سود نداد از راه اعمال قدرت و سندیتوارد شوید.
بنای تربیت شما باید بهگونه ای باشد که فرزندتان حدود ده سالگی در امر مذهب خودکار و خودگردان بار آیدو نیازی به امر و نهی شما در انجام اعمال مذهبی نداشته باشد . خود نمازش را بخواند اگر چه بر پسر در آن سن واجب نیست و اگر کوتاهی کرد پس از موعظه ها و تذکر می توان به تنبیهش پرداخت . اِعمال فشاربه کودکقبل ازهشت سالگیممکن است موجبات سرخوردگی او را از مذهب فراهم آورد و روح کودک را آزرده سازد و حتی در مواردی ممکن است نتایجی معکوس بهبار آورد.ولی پس از این سنین اِعمال فشار بهصورتی اندیشیده و بجا عیبی نخواهد داشت .
نکته ای مهم
و بالاخره ما بهعنوان والدین و مربیانومعلمان،مسئول نیک و بد اخلاق و رفتار مذهبی کودکانیم . از ما وظیفه و تکلیف خواسته اند که در این راه بذل سرمایه کنیم . بر ما وظیفه است از همهیشیوه های موجود برای حفظ و رشد مذهبی کودکبگیریم و زمینهیفطری را در او رشد داده و بپرورانیم .این وظیفه تا 21 سال ادامه خواهد یافت اگر پس از این تاریخ نتیجه ای نیافتیم ما را سرزنشی نخواهد بود .
در طریق تربیت کودک ضروری است از امدادهای الهی استفاده کنیم و هم از خداوند مدد بخواهیم که ما را در راه حفظ و به ثمر رساندن این امانت ها موفق گرداند و این امری است که حتی حضرات معصومین هم خود را از آن بی نیاز نمی دانستند . امام سجاد (ع) در دعای خود از خداوند می خواهد که او را بر حسن تربیت و نیکو بهعمل آوردن فرزندان و ادبشان کمک فرماید .
تبیان