می دونم، من بچه بدی هستم
هر کودک جدا از آنکه متفاوت و منحصر به فرد است مشکلات خاص خودش را نیز
دارد. همه بچه ها اشتباه می کنند و این کاملاً طبیعی است. پدر و مادر باید
پیوسته معیارهای خود را با توجه به توانمندی های فرزندانشان مورد تجدید نظر
قرار دهند. توانایی های کودکان در سنین مختلف تغییر می کند. هر کودک
توانایی های خاص خود را دارد. ممکن است کودک شما در زمینه ای ضعیف باشد و
به همین دلیل باید در این زمینه به خصوص به او کمک کنید. کودکان هرگز نباید
این پیام را دریافت کنند که چون مرتکب اشتباه شده اند، بد و مقصر هستند.
وقتی به فرزندانمان پیام منفی مخابره می کنیم از آنها موجوداتی ضعیف و
ناتوان می سازیم و به آنها احساس بی ارزش بودن می دهیم. بدین ترتیب آنها
اعتماد به نفس شان را از دست می دهند و انگیزه ای برای رسیدن به موفقیت های
بعدی نیز نخواهند داشت.
دروغ گفتن، یکی از رفتارهای متداول کودکان 4، 5 ساله است که نمیتوان به
آن بیتوجه بود. روانشناسان میگویند بیشتر کودکانی که در این سن و سال
دروغ میگویند، قصد فریب والدین خود را ندارند و از آن بهعنوان راهی برای
فرار از مجازات استفاده میکنند. البته گاهی نیز کودکان با جعل داستان یا
با طرح مبالغهآمیز بعضی واقعیات تلاش میکنند خواستههای خود را با
بزرگترها درمیان بگذارند و بهطور غیرمستقیم از آرزوهای خود صحبت
میکنند. در این زمینه برخی سوالات مطرح است و ذهن خانواده یا افرادی که
با بچه ها در ارتباط هستند را به خود مشغول می کند. در این مطلب سعی کردیم
به طور خلاصه به آن ها پاسخ دهیم:
چرا کودکان گاهی اوقات دروغ میگویند؟
کودکان معمولا به دو شکل دروغ میگویند که رایجترین شکل آن، خیالپردازی
است. کودک با جعل داستان یا با طرح مبالغهآمیز بعضی از واقعیات، خواستهها
و رویاهایش را به ما میفهماند. در این صورت، بهتر است که پدر و مادر در
تایید خواسته کودک حرف بزنند اما دروغ نوع دوم، دروغی بهاصطلاح مفید است؛
دروغی که بزرگترها هم میگویند و آن را به حساب دروغ مصلحتآمیز میگذارند
تا به جای نتیجه بد، نتیجه خوب بگیرند. در این مرحله از رشد، کودک در
استفاده از دروغ برای رسیدن به خواستهاش تردیدی به خود راه نمیدهد.
در این شرایط، ما به عنوان والدین کودک، باید چه عکسالعملی نشان دهیم؟
در این موارد، ما باید به کودک تفهیم کنیم که از راستگویی و صداقت او
خوشحال میشویم و دروغ و دروغگویی را دوست نداریم. حتی میتوانیم در صورتی
که کودک کار اشتباهی انجام داده و درباره آن اشتباهش دروغ نگفته، از تنبیه
صرفنظر کنیم اما در هر صورت، دروغگویی کودک، حتی درمورد موارد کوچک نباید
بیاهمیت جلوه داده شود.
چون این مساله در سنین بالاتر، رفتاری ناپسند است که به کودک، شخصیتی
ساختگی و تصنعی میبخشد که هرگاه در موقعیت نامطمئن و ناامن قرار گیرد و
احساس خطر یا حقارت کند، به گفتن دروغ متوسل میشود. کودک دروغگو به
گفتههایش ایمان ندارد و بهطور قاطع و صریح حرف نمیزند و بهتدریج اعتماد
خود را به دیگران از دست میدهد و نسبت به اطرافیان بدبین میشود.
چه راهی وجود دارد که بتوانیم این رفتار ناشایست کودک را تصحیح کنیم؟
برای درمان دروغگویی، شناخت علتهای آن کاملا ضروری است. مثلا یکی از
علتهای دروغگویی آموزش نادرست خانواده است و یا دروغ کودک ممکن است برای
جلب توجه اطرافیان باشد. کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس
کمبود میکنند، ممکن است برای جبران کمبودهای خود در زمینههای گوناگون
نظیر شغل والدین، محل سکونت، وضع تغذیه، دوستان و تفریحات و سفرها به
دروغگویی متوسل شوند و درون آشفته و نگران خود را به آن وسیله به طور موقت
تسکین دهند. البته انتظار و توقع بیش از حد از کودکان و مقایسه آنها با
دوستان و همکلاسیها نیز در زمینههای گوناگون از دیگر عوامل دروغگویی
کودکان محسوب میشود. دراین صورت، کودک از طریق دروغ میتواند هم بر احساس
حقارت خود بهطور موقت غلبه یابد و هم والدین را راضی و خشنود سازد و نظر
آنها را به سوی خود جلب کند.
آیا دروغگویی کودکان میتواند ناشی از ترس هم باشد؟
ببینید؛ اگرکودک به دلیل راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی
از مجازات به دروغگویی متوسل میشود. باید اذعان کرد که برخی سختگیریهای
افراطی و برخوردهای خشن والدین و مربیان با کودک از علتهای مهم دروغگویی
کودک محسوب میشود. به عنوان نمونه، والدین به کودکی که مرتکب عمل خلافی
شده، اصرار میورزند که او این کار را انجام نداده است؛ بلکه دیگری مثلا
همسایه یا دوست یا برخی موجودات خیالی سبب آن بودهاند. در این شرایط،
والدین علاوه بر آنکه کودک را دروغگو بار میآورند، او را به گریز از قبول
مسوولیت رفتارش نیز وامیدارند.
حالا اگر کودک به هر دلیلی دروغ گفت، اولین برخورد پدر و مادر چگونه باید باشد؟
در صورت مشاهده دروغگویی کودک، والدین و مربیان نباید شتابزده عمل کنند و
به تنبیه کودک مبادرت ورزند؛ کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و
ناپسندی است و راستگویی عملی باارزش و پسندیده است. او باید ارزش راست گفتن
را درعمل تجربه کند. بیان نتایج زشت و تلخ دروغگویی بهصورت داستان برای
کودکان میتواند در آموزش عواقب تلخ دروغگویی مفید واقع شود. اگر والدین و
مربیان، کودک را در خلوت (نه در جمع) در فضایی محبتآمیز و پرعطوفت با
مضرات و نتایج دروغگویی آشنا کنند، اقدامی موثر در جلوگیری و درمان
دروغگویی انجام دادهاند. اما نکته مهم این است که والدین و مربیان باید از
کودک انتظاراتی داشته باشند که با واقعیات و امکانات او منطبق است. در غیر
این صورت، دروغگویی کودک تقویت و تشدید خواهد شدو
آیا میتوان با ترفندهای تربیتی از دروغگوشدن کودک پیشگیری کرد؟
برای پیشگیری و درمان دروغگویی، والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و
با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد،
مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد. در واقع، اگر
کودک پی ببرد که والدین و مربیان برای دروغگویی او را تشویق و برای
راستگویی او را تنبیه نمیکنند، به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد
پرداخت. در عین حال، والدین و مربیان باید از طرح پرسشهایی که کودک به
آنها به احتمال قوی پاسخ نادرست خواهد داد، خودداری کنند. باید به کودکتان
فرصت دهید تا حرف راست را بگوید. گاهی از کودکتان در مورد مسایلی که خودتان
جوابش را میدانید، سوال کنید. مثلا از او بپرسید: «آیا اتاقت را مرتب
کردی؟ آیا تکلیفت را انجام دادی؟» به این طریق، کودکتان راستگویی را در
مورد کارهایی که انجام داده، تمرین میکند.
شما هم فورا متوجه میشوید که کودکتان راست میگوید؛ چرا که شما از قبل
کارها را چک کرده بودید. همچنین اگر کودکتان حرف راست را بازگو کرد، تشویقش
کنید. و اگر به خاطر خطایی که مرتکب شده دروغ گفت مثلا میتوانید خرید
اسباب بازی مورد علاقهاش را به تعویق بیندازید و علت این کار را هم به او
توضیح دهید اما هرگز کودک را با نام دروغگو صدا نزنید.
تنبیه و تشویق نباید از حد خود تجاوز کند؛ زیرا اگر برای کار مثبت تشویق
سنگین انجام گیرد، توقع کودک بالا میرود و به پاداشهای کوچکتر از آن
راضی نمیشود و همینطور تنبیه اگر بیش از حد باشد، میتواند کودک را بدبین
کند. در عین حال، تنبیه و تشویق باید بلافاصله بعد از عمل کودک انجام
بگیرد و فاصلهای بین آن نیفتد تا اثر تنبیه و تشویق را از بین نرود.
چند نکته:
به کودکتان یادآور شوید که از دروغ گفتن آنها بسیار ناراحت میشوید. تأکید
کنید که نه از خود آنها بلکه از کاری که انجام دادهاند ناراحتید و
ناراحتی خود را واقعاً به آنها نشان دهید. سعی کنید با حرفهای خود آنها
را از مسیر دروغ گویی دور سازید. مثلاً به آنها بگوئید: "خیلی بعید است که
تو درباره تکالیف مدرسهات این طور تصور می کنی. تو خیلی در انجام دادن
آنها مهارت داری و از پس همه چیز میتوانی برآیی."
به فرزندتان، از طریق نقش بازی کردن، ارزش راست گویی را بیاموزید. این کار زمان می برد و به صبر و حوصله نیاز دارد.
از نصیحت و سخنرانی و تصمیمگیریهای غیرمنطقی فوری بپرهیزید، برای نمونه
هرگز این جمله یا جمله های شبیه آن را به کار نبرید: "اگر یکبار دیگر دروغ
بگویی تا یکسال برایت چیزی نمیخرم." هرگز فراموش نکنید که تمام بچهها
نیاز دارند که بدانند شما مواظب شان هستید و آنها میتوانند به شیوه مثبتی
در کارهای شما مشارکت کنند. مدت زمان زیادی طول میکشد تا کودک بر تحریف
واقعیت، مبالغه و دروغگویی مزمن فایق آید. از طرفی تعهداتی که توان عملی
شدن ندارد می تواند بی اعتماد بودن شما را ثبات بخشد .صبور و پایدار باشید و
بدانید که تغییر به زمان نیاز دارد.
کودکان باید پیامدهای زیان آور دروغ گویی را درک کنند و هرگاه امکانپذیر بود به خاطر دروغ گویی عذر خواهی کنند.
هیچ بهانهای را برای دروغگویی نپذیرید. دروغگویی به هیچوجه قابل قبول نیست.
منابع
پریسا اصولی- سلامت
انجمن علمی جزیره قشم
آفتاب نیوز
بخش خانواده ایرانی سایت تبیان
تنظیم و فراوری : کهتری