دو کلمه طلایی که هیچگاه نباید آنرا فراموش کنید «لطفا» و «متشکرم» هستند. حتی بهتر است از همان زمانی که کودک شما زبان باز میکند، تکرار این دو اصطلاح را با او تمرین کنید.
هیچ پدر و مادری دوست ندارد فرزندشان بیادب بار بیاید. به همین دلیل بیشتر پدران و مادران سعی دارند از هر راهی که به ذهنشان میرسد، برای تربیت فرزندانشان استفاده کنند. البته که این راهها همیشه موفقیتآمیز نیستند و گاهی اسباب شرمندگی و عصبانیت والدین را فراهم میکنند.
ما در اینجا هفت راهکار را به شما پیشنهاد میکنیم تا اشتباهات خود را در مسیر تربیت فرزندتان برطرف کنید.
1 – مودب رفتار کنید
این نکته را مد نظر داشته باشید، زمانی که خود در خانه هستید، باید زمان برخورد با همسر و فرزندان و احیانا فرزندانتان و بچههای دیگر رفتار مودبانهای را در پیش بگیرید؛ در غیر این صورت خواندن و عمل به شش توصیه دیگر هیچ تاثیری در رفتار پسر بچه بیادب شما نخواهد گذاشت. پس با کمال احترام یک بار دیگر تکرار میکنیم، اگر ذرهای شک دارید که در هفتههای اخیر رفتار غیرمحترمانهای از شما در محیط خانه سر زده، بهتر است فعلا از خیر تربیت فرزند بیادب خود بگذرید.
2 – دو کلمه طلایی که نباید فراموش شود!
دو کلمه طلایی که هیچگاه نباید آنرا فراموش کنید «لطفا» و «متشکرم» هستند. حتی بهتر است از همان زمانی که کودک شما زبان باز میکند، تکرار این دو اصطلاح را با او تمرین کنید. البته حتما شما خود بهتر میدانید که آموختن عملی و دو طرفه این کلمات، به مراتب موثرتر از تکرار قراردادی آنهاست. لطفا نترسید! ابهت و اقتدار شما زیر سئوال نخواهد رفت اگر هنگام خوردن صبحانه، به کودک خود بگویید:«لطفا یک تکه نان به من بده» و وقتی نان به دست شما رسید، بگویید:«ممنونم پسرم!» اگر سپاسگزاری و خواهش محترمانه از کودکی در رفتار فرزند شما تثبیت شود، میتواند به عنوان یک مسیر مطمئن برای رفتار مودبانه او در آینده تبدیل شود.
3 – مسئولیت جواب دادن به تلفن
سالهای زیادی طول میکشد برای آنکه فرزند دلبندتان از مسیر مهد کودک و مدرسه بگذرد تا به طور جدی وارد جامعه شود. در این سالها مواجهه چندانی با افراد بزرگسال و غریبه ندارد. با وجود این تلفن وسیله خوبی است تا نحوه مودبانه صحبت و رفتار با یک فرد ناآشنا را یاد بگیرد. بهتر است فرزند شما مسئول برداشتن گوشی تلفن باشد و از همان کودکی به او یاد بدهید که چگونه با دیگران محترمانه صحبت کند.
4 - تربیت هدفمند از سه سالگی
حتما شما هم دیدهاید که برخی بچهها در جمع ناگهان سخنی بر زبان میآورند که پدر و مادر در آن هنگام نمیدانند باید چه کار کنند. مثلا در صف نانوایی ایستادهاید و ناگهان دختر چهار ساله شما دستتان را میکشد و با صدای بلند میگوید:«مامانی این زنه چرا اینقدر چاقه؟» یا اینکه:«مامان! مامان! اون آقاههرو نگاه کن! اصلا مو نداره». بچهها از روی نادانی یا کنجکاوی گاهی از چیزهایی حرف میزنند که برای ما بزرگترها شرمآور است. با وجود این از سن سه سالگی به بعد، هر کودکی میتواند به این درجه از ادراک برسد که اعمال و رفتار او میتواند روی احساسات اطرافیانش اثر بگذارد. بچهها ذاتا از اینکه باعث خوشحالی اطرافیان شوند، لذت میبرند. این درست همان جایی است که شما باید وارد عمل شوید. فرض کنید دوستتان برایتان یک کتاب هدیه آورده و شما در حضور فرزندتان از او صمیمانه تشکر کردهاید. حالا بهتر است بعد از رفتن دوستتان رفتار مودبانه خود را اینگونه برای فرزندتان توضیح دهید:«خاله مریم از اینکه من از او تشکر کردم و گفتم چقدر کتاب خواندن را دوست دارم، خوشحال شد.» عکس این قضیه هم کاملا صادق است. فرض کنید به دلیل کندی یک کارمند بانک در حضور فرزندتان به تندی با او صحبت کردهاید. بهتر است برای فرزندتان هم که شده از آن کارمند عذرخواهی کنید و بعد از خروج از بانک به دخترتان بگویید:«داد کشیدن من، آن خانم را ناراحت کرد و من برای اینکه دوباره خوشحالش کنم، از او عذرخواهی کردم.»
5 - آداب معاشرت را به او بیاموزید
هیچ مربی عاقلی وسط یک مسابقه فوتبال تلاش نمیکند تا شیوه درست دریبل زدن را به بازیکنانش یاد بدهد. جشن تولد فرزند شما، حکم همان مسابقه فوتبال را دارد. بهتر است یک هفته حتی یک ماه پیش از روز تولد دختر خود با یک برنامهریزی دقیق و منسجم، ذهن او را برای مراسمی که در پیش دارد آماده کنید. برای این کار لازم است بارها به یادش بیاورید که اگر از کادوی یکی از اقوام یا دوستان خوشش نیامد، باز هم لبخند بزند و به طرفش برود، او را ببوسد و از او تشکر کند. بنابراین گفتن این جمله که «دخترم از دایی تشکر کن!» آن هم در وسط جشن تولد، یک معنی بیشتر ندارد و آن هم «کمکاری» شما در تربیت فرزندتان!
6 - بچهست دیگه!
زمانی که از کودک خطایی سر میزند، میگویند:«بچهست دیگه». اگر با تمام زحماتی که کشیدهاید، درست هنگام بریدن کیک یک حرف شرمآور از دهان کودک شما بیرون آمد یا اینکه ناگهان سایز دماغ همسرخواهرتان را به یک شخصیت کارتونی شبیه دانست، بهتر آن است که مانند یک مربی حرفهای بسکتبال عمل کنید و در اولین فرصت یک(تایم اوت) بخواهید. کودک خود را به یک اتاق خالی ببرید و برایش توضیح دهید؛ بله دقیقا توضیح دهید، نه دستور! به او توضیح دهید که این حرفش امکان دارد باعث ناراحت شدن همسر خواهرتان شده باشد و او حالا میتواند برای پیشگیری از ناراحت شدن او از فرد مورد نظر عذرخواهی کند. دکتر دانیل اوگان، استاد روانشناسی دانشگاه نوودا معتقد است، این کار تنها در حالتی ممکن است که پیش از آن شما به فرزندتان شیوه صحیح و مثبت مواجه شدن با اطرافیان را آموخته باشید. او به مادرانی که فرزندان پیشدبستانی دارند توصیه میکند که حتما «عبارت من دوست دارم» را در ساختار جملات فرزندشان وارد کنند. تا آرامآرام شیوه نگاه مثبت به اطرافیان داشتن را یاد بگیرند. به عنوان نمونه یاد بگیرند بگویند:
من بیسکوییتی که برایم خریدید را دوست دارم.
من بازی جدیدی که به من یاد دادید را دوست دارم.
7 – فرزندتان را با بچههای دیگر مقایسه نکنید!
خوب است است یادتان باشد با ادب بودن، مسابقه نیست. این یعنی هیچکدام از قواعد یک مسابقه را نمیتوان برای تربیت فرزندتان به کار برد. اگر برای یک رفتار محترمانه به فرزندتان پاداش بدهید، در حقیقت به جای تربیت دارید او را شرطی میکنید. اگر رفتار بیادبانه او را با رفتار محترمانه پسرخالهاش مقایسه کنید، مطمئن باشید که راه را برای ورود آفتهای فراوانی به شخصیت او باز کردهاید؛ از برافروختن حس حسادت و نفرت گرفته تا تبدیل شدن او به یک انسان چند چهره. لطفا فرزندتان را با کسی مقایسه نکنید.
منبع : madaranmag.com
منبع : madaranmag.com
گردآوری توسط بخش اصول تربیتی نوجوان سایت آکاایران