
به نظر میرسد دیگر برخی از نوجوانان و جوانان به زیباییشان فکر نمیکنند بلکه تنها در این اندیشهاند که وقتی از کوچه و خیابان میگذرند، همه چشمها به سویشان خیره شود و همه از آرایش مدل موهایشان تعجب کنند شاید هم آنان زیبایی را در آراستن موهای خود به شکل سیخسیخی یا مدلهایی که مردم تا به حال آنها را ندیدهاند، میبینند.
کارشناسان معتقدند، پدیدههای اجتماعی شاید در ظاهر ساده باشند اما در نگاهی تیزبین و تخصصی بسیار پیچیدهاند و همین پیچیدگی حل آنها را دشوار میسازد؛ در واقع این پدیدهها همیشه ابعاد و زوایای متعددی دارند و ریشه و شکلگیری آنها متنوع و نیز دارای پیامدهای مختلفی هستند.
***
مدل موهای سیخ سیخی انواع مختلفی دارد ، متناسب با فراوانی سیخسیخیها روی سر، نام مدلها هم فرق میکند مثلا اگر موهای پشت سر هم کج و کوله بشوند، اسم مدل میشود "اسپانیایی " که البته به آن اسپاکی هم میگویند و اگر هر چهار طرف مو را سیخ سیخی کنید آن وقت مدل موی سرتان میشود؛ "میخی ".
* مد محصول تنوعطلبی انسان است
یک جامعهشناس میگوید: مدل موهای گوناگون و مجموعه اتفاقاتی که در سبکهای زندگی از جمله مدل موی پسرها اتفاق میافتد عوامل بیرونی یعنی بیرون جامعه و عوامل درونی خاص خود را دارد.
در یک دستهبندی دیگر عوامل محیطی و عوامل درونی که درون فرد و خانوادهاش است مورد بررسی قرار میگیرد و روانشناسان باید در این خصوص اظهار نظر کنند.
عوامل بیرونی روشن است و ما با مد مسئلهای نداریم؛ مد محصول تنوعطلبی انسان و امری طبیعی و پذیرفته شده است. مناقشه ما رهبران مد است که در قصه رهبران مد عوامل بیرونی مانند رسانههای بیگانه و ماهوارهها و امثالهم توانستهاند رهبری مد را تا حد بسیاری به عهده بگیرند.
* بسترهای بروز و ظهور پتانسیل جوانی تأمین نشده است
یکی از راهکارهای مهم مصرف، تولید مد است و لازمه سرعت بخشیدن به مصرف، سبکهای نو به نو زندگی و مد است.
در حقیقت تولیدکنندگان مد خودشان نیاز را به وجود میآورند و خودشان هم نیاز به وجود آمده را رفع میکنند. متأسفانه ما بسترها و کانالهای بروز و ظهور پتانسیل جوانی را به اندازه کافی تأمین نکردهایم. ما عرصههای کافی و بسیار متنوعی را برای نشان دادن جوانان به طور کامل تأمین نکردهایم.
به همین سبب نوجوانان و جوانان برای ابراز تفاوت و دیدهشدن به سمت کانالهای انحرافی میروند تا در جامعه مطرح شوند.
* نوجوانان برای مطرحشدن از هر نوع تغییری استقبال میکنند
یک روانشناس میگوید: بحث وضعیت ظاهری که بخشی از آن به موهای افراد برمیگردد، مسئله مهمی است و باید ببینیم که در حقیقت چه کسانی و در چه سنی دوست دارند وضعیت ظاهری خود را اینگونه درست کنند که میبینیم اکثریت افراد در دوره نوجوانی قرار دارند.
در رفتار بیشتر نوجوانان در مقایسه با سنین دیگر میتوان به وضوح دید که این افراد در زمینههای مختلف تنوعطلب هستند و درواقع نیازهایشان متفاوت و تا حدی انفجاری و بالاتر است.
ابراز وجود، هویت، کنجکاوی، الگویابی و تنوعطلبی نوجوانان مخصوص مقطع سنیشان است و آنان از هر نوع تغییر استقبال میکنند تا بتوانند ابتدا در گروه همسالانشان و سپس در جامعه مطرح شوند.
* آرایش مو و تأثیرپذیری فرد از دوستان
با توجه به اینکه نوجوانان در بین دوره کودکی و بزرگسالی قرارگرفتهاند باید نقشهای مختلفی را امتحان کنند تا خودشان را بیابند. معمولاً رفتارهایی که این مقطع سنی از خود نشان میدهند نه در حد دوران کودکی و نه در حد نوجوانی آنان است که بخشی از این رفتارها به مسئله ظاهری و آرایش موهایشان برمیگردد.
هر نوع ارتباط اجتماعی ممکن است بخشی از نیاز عاطفی فرد را فراهم کند به این معنی که هنگامی که با کسی ارتباط برقرار میکنیم طرف مقابل با ما همراهی، همدلی، همدردی و همفکری کرده که این روابط بخشی از نیاز افراد را برطرف میکند.
بالاترین میزان گرایش و وقتی که نوجوان صرف میکند با گروه دوستان است پس میزان یادگیریهایش نیز متناسب با نیازهای عاطفی، شناختی و جسمانی خودش و نیاز گروه همسالانش است.
* مطرح شدن در برابر جنس مخالف
یکی دیگر از نیازهایی که در دوره نوجوانی و جوانی خود را بروز میدهد، نیاز به جنس مخالف است که در دوره کودکی برای فرد مهم نبوده اما در این مقطع سنی میخواهد تعیین نقش کرده و ازدواج کند.
فرد این نیاز را در خود میبیند که خودش تمرینی برای روابط اجتماعی و مطرحشدن در مقابل جنس مخالف داشته باشد و به عنوان فرد بزرگسال خود را مطرح کند تا در نقش یک دختر به عنوان زن یا یک پسر به عنوان مرد خود را نشان دهد.
* خانواده تأثیر مستقیمی بر رفتار نوجوانان و جوانان دارد
بخش دیگر این مسئله به خانوادهها باز میگردد که در دوره نوجوانی نقش خانواده کمرنگتر است و هر خانواده متناسب با شیوه فرزندپروری خود اعمال نظر میکند.
خانوادههای سختگیر وجود دارند که دیکتاتور مآبانه با فرزندانشان برخورد میکنند که فرزندان این خانوادهها در دوران نوجوانی فاصله بسیاری با خانواده خود دارند.
بخش دیگری از خانوادهها کسانی هستند که از لحاظ تئوری بیبندوبار هستند و چارچوب مشخصی ندارند و بعضی وقتها خیلی سخت و برخی موارد نیز همان موضوع را سهل میگیرند که فرزند متوجه نمیشود که خاستگاه و انتظار اعضای خانواده از او تا چه اندازه است که این شیوه بدترین شکل برای فردی که وارد نوجوانی شده، است.
در این اشخاص بالاترین میزان گرایش به مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی دیده میشود و این دسته از افراد طرفدار گروه همسالانشان میشوند زیرا آنها را پذیرفتهاند.
منبع : tebyan.net