وقروا کبارکم ، یوقرکم صغارکم : (1)
بزرگان خود را احترام کنید ، تا کوچک ترها هم احترام شما را نگه دارند.
آنچه که دراین 2 مقاله قصد داریم مورد بررسی قرار دهیم ، دوگانگى تربیت نسل امروز و دیروز است .
باید میان قشر سالمند و قشر جوان و نوجوان ، تفاهم و پیوند به وجود آید ، تا در سایه ی آن ، تاثیر گذارى از یک سو ، و تاثیر پذیرى از سوى دیگر عملى شود.
هم زبانى و ارتباط ، هم سالمندان را از انزوا و احساس تنهایى در مى آورد ، هم جوانان را از تجربه هاى برتر بزرگترها برخوردار مى سازد.
اما کیست که پیش قدم در این امر خیر شود و فاصله ها را بردارد؟
پدران و مادران مى توانند به خوبى نقش واسطه ایفا کنند. احترام به بزرگ ترها و مراعات ادب و حرف شنوى وقتى از سوى والدین انجام گیرد ، فرزندان شان هم از آنان یاد مى گیرند. گر چه گاهى نحوه ی رفتار سال خوردگان ، براى کودکان و نوجوانان از جاذبه لازم برخوردار نیست ، ولى نحوه ی رفتار بزرگ ترها الگوى رفتار و سرمشق عملى براى کوچک ترهاست .
در روایات متعددى به اکرام و احترام به والدین دستور داده شده ، تا والدین هم از احترام کودکان و فرزندان خود برخوردار شوند. سخن امام على (علیه السلام ) چنین است :
وقروا کبارکم ، یوقرکم صغارکم ؛ (2)
بزرگان خود را احترام کنید ، تا کوچک ترها هم احترام شما را نگه دارند.
دقیقا نحوه ی رفتار ما با والدین ، سرمشق فرزندان مان در چگونگى برخورد با ما می باشد و این شیوه رفتارى به توارث به نسل بعدى مى رسد.
والدین و نقش واسطه
از شیوه هاى خوب تربیتى ، میدان دادن به جوانان براى حرف زدن ، اظهار نظر کردن ، راى دادن ، انتخاب و قضاوت کردن و... است و این شیوه به آنان اعتماد به نفس و احساس شخصیت مى دهد. اما در کنار آن باید این نکته را هم به آنان آموخت که در جلسه اى تا بزرگان و سالمندان حضور دارند ، جوانان فورى اظهار نظر نکنند ، تصمیم نگیرند و میدان دار نشوند ، بلکه با مراعات ادب و حرمت پیران ، به جایگاه اجتماعى و خانوادگى آنان احترام بگذارند.
این امر ، سبب مى شود پیران به جوانان علاقه و عنایت داشته باشند و با آنان برخورد ملاطفت آمیزتر داشته باشند.
امر و نهى هاى مکرر و پیوسته ، کودکان و نوجوانان را فرارى مى دهد. ولى نباید آنان را مطلق و بى قید ساخت و از تجارب بزرگان محروم شان ساخت . هم حالت تحکم و فرمان ، گریزاننده است ، هم آزادى مطلق و نداشتن نظارت و ارشاد و هدایت ، آنان را جسور و گاهى بى اعتنا به بزرگ ترها بار مى آورد. راهى میانه میان این دو شیوه باید پیمود و رسالت آن بر عهده ی اولیاست که بتوانند نقش واسطه در انتقال آن فرهنگ و تربیت به این نسل جدید و کم تجربه را ایفا کنند.
تربیت فرزند ، با فرهنگ احترام به بزرگ ترها و رعایت ادب و متانت در برخورد ، سرمایه ی ارزشمندى است که از اولیا به صورت میراث به فرزندان منتقل مى شود . پس براى نسل جدید ، میراث شایسته بر جاى نهیم .
جوانان دوست دارند از گذشته ، چیزهایى بدانند. شیفتگى نوجوانان به خاطرات گذشته پدران و مادران ، فرصت خوبى براى انتقال تجربه و آموزش فرهنگ است و چه کسى شایسته تر از پدربزرگ ها یا مادربزرگ ها یا سالخوردگان داراى تجربه ؟
والدین که مى خواهند نقش واسطه در انتقال تربیت و فرهنگ داشته باشند ، از یک سو به نوجوانان توصیه و تشویق کنند تا شنیدنی هاى بابابزرگ را بشنوند ، از سوى دیگر به سالمندان یاد آور شوند که کوچک ترها را با آغوش باز و چهره ی گشاده و جاذبه ی رفتارى و گفتارى به طرف خود متمایل سازند و برای شان قصه و خاطره و پندهاى شیرین بگویند.
پیرانى که بتوانند با معجزه ی رفتار و گفتار شیرین و جذاب ، در حلقه ی جوانان نفوذ کنند و دل آنان را مسخر حسن سلوک خویش سازند ، هنرمندان موفقى به شمار مى روند که شایسته تحسین و الگو گیرى اند.
گر چه اغلب ، چه در تجمع هاى خانوادگى و مسافرت هاى گروهى ، جوانان دوست دارند آزاد تر باشند و وجود پیران را مخل آسایش و تفریح و آزادى خویش مى پندارند ، ولى گاهى هم در اثر حسن خلق و رفتار زیبا ، مایه ی صفا و گرمى این گونه حضورها و سفرها مى شوند.
پیرانى که بتوانند با معجزه ی رفتار و گفتار شیرین و جذاب ، در حلقه ی جوانان نفوذ کنند و دل آنان را مسخر حسن سلوک خویش سازند ، هنرمندان موفقى به شمار مى روند که شایسته تحسین و الگو گیرى اند.
اگر بتوانیم میان نسل نو و نسل کهن الفت و انس و رابطه ی صمیمى پدید آوریم ، بسیارى از مشکلات ، یا اصلا پیش نمى آید، یا به راحتى قابل رفع است .
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
1- غرر الحکم ، (چاپ دانشگاه )، حدیث 10069.
منبع : tebyan.net