دانشجوهای ورودی جدید چه کار کنند که منطبق شدن با شرایط خوابگاه و دانشگاه فشار روانی زیادی به آنها وارد نکند؟(2)

لینک مقاله ی قبل (منو رها کن از این فکر تنهایی)

واقعا دانشگاه برای یک ورودی جدید چه‌جور جایی است؟ بیایید با هم ببینیم چطور اسطوره‌هایی که توی ذهن یک پشت‌کنکوری از دانشگاه ساخته‌اند، همان روزهای اول فرومی‌ریزد:

1 ـ عذاب تنهایی

این اولین احساس یک دانشجوی غیربومی ا‌ست؛ وقتی که شب اول را دور از خانه و در خوابگاه دانشگاه یا خانه ی دانشجویی می‌گذراند. شعار ندهید که فقط دختر‌ها اهل این رمانتیک‌بازی‌ها هستند، نه این‌طور نیست. این حس را با یک شب بیرون ماندن پسرانتان در جوار دوستان همشهری اشتباه نگیرید.

شرایط یک‌جور دیگری است. هر قدر هم بخواهید به این شرایط به عنوان یک تجربه ی جدید نگاه کنید، ته دلتان لک می‌زند برای اینکه به طور معجزه‌آسایی یا شما یک ساعته برسید به دوستان و خانواده ، یا آنها بیایند پیشتان. خلاصه اینکه فعلا تا دوستی پیدا کنید «باید بچشید عذاب تنهایی را...»

2- در باب آزادی و مسئولیت

نه، اصلا فلسفه بافی و این حرف‌ها نیست، خیلی ساده است. شما، هم آزادی‌هایتان بیشتر می‌شود و هم مسئولیت‌هایتان. تا قبل از آن پدر و مادر گرامی ‌یک قید و بند‌هایی داشتند و در مقابل‌اش یک حمایت‌هایی. حالا شما از خیر و شر هر دو رها شده‌اید و خودتانید و خودتان.

 

3 ـ یک موجود به نام استاد و یک شیء به نام کتاب دانشگاهی

اگر همه ی این مصوبه ی وزارت علوم را شنیده باشند و البته رعایتش کنند، دیگر دوره‌ای که استاد‌ها به خاطر دادن جزوه، یک امتیازی هم می‌گرفتند ، گذشته و همه مجبورند کتاب را به عنوان

منبع : tebyan.net