برای خواندن مقاله ی قبل اینجا را کلیک کنید.
پدران فهمیم و بصیر و مهربان و دلسوز نیک میدانند که فرزندان ایشان به ویژه آقا پسرهایشان که بیشتر از دخترها در معرض تقاضاهای محیطی، محرکهای اجتماعی و دریافتهای فرهنگی قرار دارند، نیازمند رابطهای صمیمی و پایدار، موثر و متقابل، سازنده و متعالی و خوشایند و پرجاذبه با آنها هستند.
آقا پسرها دوست دارند رابطهای صمیمانه و صادقانه، شفیقانه و دوستانه با پدرها داشته باشند.
آقا پسرها از هر گونه ارتباط آمرانه و حاکمانه، غریبانه و متکبّرانه، خصمانه و تنبیهگرانه با پدرها سخت گریزانند.
آقا پسرها بعضاً به رغم برخورداری از امکانات مطلوب شخصیّتی، مدرسهای پرآوازه، معلّمان گوناگون، همکلاسیهای فراوان، انواع بازیهای کامپیوتری و الکترونیکی ، پول تو جیبی کافی و مادری مهربان و فداکار، تا آن زمان که پدر در قید حیات است و شاغل در یک کار، انتظار دارند صمیمیترین رابطهها و شیرینترین گفتوشنودها و صادقانهترین شورها و راحتترین ارتباط ها را با پدر داشته باشند. 1
بدیهی است زمانی که پدر در قید حیات نباشد و یا به فوز عظیم شهادت نایل آمده باشد، آن وقت پسر با برخورداری از اعتماد به نفس و احساس مسوولیتپذیری، زیباترین رابطهها را با مادر دارد و مادر نیز با منش و شخصیّتی که آمیزهای است از محبّت و عطوفت و منطق و استواری، حمایت و هدایت پسر را با کفایت و قابلیت در خور تحسین بر عهده میگیرد.
آقا پسرها دوست دارند که همیشه پدر را در حالتی آرام و به دور از اضطراب و تشویش، دغدغه و نگرانی، عجله و شتاب دریابند و فرصت گفت و شنود راحت و بیان راز دل با آنان را صمیمانه و صادقانه، صریح و در عین حال با احترام داشته باشند.
آقا پسرها دوست دارند و نیازمندند که پدرها به دور از بیحوصلگی و عصبانیّت و با صبوری و متانت و زبانیگیرا و جذاب به سوالات ذهنی و مسائل فکری آنان پاسخ گویند و با آنها درباره ی برداشتهای فرهنگی و تحلیلهای اجتماعی و سیاسیشان با سعه ی صدر و آرامش کامل به شور و رایزنی بنشینند.
خوشا به حال پدرانی که با متانت و صبوری، مهربانی و عطوفت و بیان مستدل و منطقی، هم پدر فرزند خویش هستند و هم صمیمیترین همراز و دوست او، و این نشانی از سعادتمندی پدر و پسر و حکایتی از زیباترین و افتخارآمیزترین رابطههاست.
در رابطه ی مطلوب پدرها و پسرهای سعادتمند و موفّق، به جای تحقیر و تهدید، تکریم و تشویق حاکم است. به جای زبان انتقاد و تکذیب، کلام اطمینان و تأیید جاری است. به جای اضطراب و ناامنی، فضایی آکنده از آرامش و امنیّت خاطر حاکم است. به جای فرمانروایی و فرمانبرداری، احساسی از صمیمیّت متقابل و رابطه ی مراد و مریدی در جریان است و به جای رابطه ی خشک و آمرانه؛ اقتدار عاطفی، رفتار اخلاقی، مروّت و مردانگی، گذشت و صبوری به چشم میخورد.
زیبایی و شکوه رابطه ی پدرها و پسرها میبایست به گونهای باشد که مادرها همواره تأییدگر و تحسینگر آن باشند. در سایه ی برقراری چنین ارتباط پایدار و دوستداشتنی است که کانون خانواده از هر گونه تعارض و دو گانگی احساس به دور میماند و به جای آنکه مادر همواره مجبور و محکوم به رفتار انفعالی و تحمل کننده ی رفتار و رابطه ی ترد و شکننده و پرخاشگرانه ی پدر و پسر باشد، وحدت رویه و زبان مشترک و پرمهر الگوهای بزرگسال در کانون خانواده حاکم بوده، به جای خشم و پرخاشگری، خودمحوری و خودکامگی، کشمکش و ستیزهجویی، ارزشهای والای اخلاقی و معیارها و موازین قرآنی حاکمیّت خواهد داشت.
به بیان دیگر در غنا بخشیدن به رابطه ی پدرها و پسرها، مادرها بیشترین نقش را میتوانند عهدهدار باشند. مادرها با قابلیت و توان و منزلت ارزشمند خود در کانون خانواده همواره میتوانند با بهرهمندی از کلام جاذب و بیان گیرا و دلنشین و رفتارهای مطلوب و خوشایند، شخصیّت پدر را در نزد فرزندان، در حضور و یا غیاب پدر، مورد تأیید و تکریم قرار دهند.
آنگاه که پسرها از دوران اوّلیه ی رشد خود تا سنین نوجوانی و جوانی مشاهده مینمایند که همیشه مادرشان پدر را مورد احترام و محبّت و تکریم قرار میدهد و پیوسته ایشان را با بهترین و والاترین صفات و فضیلتهای اخلاقی یاد مینماید، به هنگام خروج از خانه با دعای خیر وی را بدرقه مینماید و هنگام بازگشت به خانه با ظاهری آراسته و چهرهای متبسّم و گشاده به استقبالش میرود و هرگز پدر را بخصوص در حضور فرزندان مورد انتقاد و تحقیر و سرزنش قرار نمیدهد و همه ی سعی و تلاشش این است که شخصیّت پدر، این سنگربان کانون خانواده را آن گونه که بایسته و شایسته است محترم شمارد و تکریم نماید.
بدون تردید چنین پدری با چنان شخصیّت والا و قابل احترام و تکریم، وجودش برای پسرها فوقالعاده ارزشمند و محبوب خواهد بود. هر قدر شخصیّت پدر برای فرزندان، به ویژه پسرها محبوب و مطلوب باشد، میزان همانندسازی پسرها با پدرها بیشتر شده و نظرات و راهنماییهای پدرها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. بدیهی است در ارتباط با مادرها نیز چنین است. آنگاه که پدرها پیوسته شخصیّت مادر را در حضور فرزندان گرامی میدارند میزان تبعیّت از مادرهای محبوب توسط فرزندان بیشتر شده و شاهد زیباترین رابطه مادرها و فرزندان، به ویژه مادرها و دخترها خواهیم بود.
بدون شک زمانی که مادر آگاهانه و هوشیارانه در همه ی شرایط و در همه ی موقعیتها با عنایت به اهمیّت حیاتی نقش پدر در رابطه با فرزندان به خصوص پسران نوجوان و جوان میکوشد که شخصیّت پدر را نزد فرزندان گرامی داشته و با کلام و رفتار آن را مورد تأیید و تکریم قرار دهد، در واقع به سلامت و تعالی کانون خانواده اندیشیده و با تقویت رابطه ی پدر و پسر از بروز هر گونه رفتارهای ناهنجار و آسیبپذیریهای فرزند نوجوان و جوان خود پیشگیری مینماید. چرا که مشکلات فرزندان نوجوان خاص فقط پدر نمیباشد و مادرها را بیشتر متأثر مینماید.
مادرها و پدرها میبایست آنچنان در تأیید و تکریم شخصیّت یکدیگر بالاخص در حضور فرزندان پسر و دختر از همپیشی بگیرند که پسرها و دخترها با همه ی وجود به ایشان اعتماد داشته و از سویدای دل آنها را دوست و محبوب دل خود بدانند تا به آنجا که همواره آماده باشند راز دل خود را با پدر و مادر خود در میان بگذارند و این نهایت ارادت و اعتماد متقابل پدرها و پسرها و مادرها و دخترها خواهد بود. 2
برای اینکه پدرها محرم راز پسرهایشان گردند میبایست به گونهای رفتار نمایند که همواره مورد وثوق و محبوب دل آنها باشند و این جز با خوشرفتاری و صداقت و گذشت و ایثار و صبوری و احسان و رفتار محبتآمیز و به دور از هر گونه منّت و چشمداشت آنی مقدور نخواهد بود.
و در یک کلام، آنگاه که شاهد زیبایی و شکوه حسن رابطهها و پیوند عاطفهها بین پسرها و پدرها میشویم، دیگر سخن از مادرسالاری، پدرسالاری و فرزندسالاری معنایی ندارد و آنچه به چشم میآید، مهربانی و دوستی و شیرینی پیوندها و رابطهها و حاکمیّت ارزشهاست.
ادامه دارد....
منبع : tebyan.net