اگر روزگاری اعتیاد به مواد افیونی در کنار مناسک و آئینهای خاص و در فرهنگ های ویژه ای قابل توجیه بود، امروزه نه تنها مواد افیونی که بلکه شکلهای متفاوت مواد صناعی همه اقشار از جوان گرفته تا پیر،از بی سواد گرفته تا تحصیلکرده را نشانه رفته است.

در این آشفته هنگام، روایت زندگی دانشجوئی و عوامل خطرآفرینِ مترتب بر این دوران، ما را بر آن میدارد تا با اندیشه ای نو بر رویکردهای سنتی فائق آئیم و الزاماً تحصیلات را مانع از بیراهه رفتن به ناکجا آباد ندانیم.

علیرغم همه تمهیدات آموزشی و فراست دانشجویان به نسبت سایر همسالان خود، اعتیاد و سوءمصرف مواد یکی از تهدیدات جدی و مخرب جامعه ی دانشگاهی کشور ما است. متأسفانه گزارشات مدون و قابل استنادی از وضعیت موجود، در دست نیست اما پژوهشهای محدود تحصیلی نیز حکایت از جدی بودن مشکل دارد، برای مثال وقتی نتایج حاصل از یک پایان نامه ی دانشگاهی در مقطع کارشناسی ارشد را مرور می کردم ، دیدم که : قریب به 15% دانشجویان مورد مطالعه گزارش مصرف مواد را داشته اند و 27% آنان مصرف مشروبات الکلی را گزارش داده اند، اگرچه این ارقام ممکن است اغراق آمیز باشند و لزوماً دلیلی بر شیوع اعتیاد نباشد ، اما به همان نسبت می تواند بیانگر لزوم ارائه ی خدمات روان شناختی برای آلام عاطفی دانشجویان باشد.

بدیهی است که چنین خدماتی در سه سطح قابل تصور است.

1ـ در سطح دانشجوئی

2ـ در سطح برنامه ریزی آموزشی

3ـ در سطح عمومی جامعه

در سطح دانشجوئی در واقع دانشجویان به عنوان جامعه ی هدف و در معرض خطر، مورد توجه قرار می گیرند و درخصوص ارائه ی خدمات آموزشی ویژه و با هدف ارتقاء مهارتهای زندگی و راهبردهای سازشی آنان اقدام و شناخت ریسک فاکتورهای تهدید کننده ی آنان مورد توجه قرار می گیرد.

در سطح برنامه ریزی آموزشی نیز، ایجاد پشتوانه های پژوهشی و آماده سازی فارغ التحصیلان یک اصل اساسی تلقی می شود و بایستی آنان را با آسیب های روانی ـ اجتماعی جامعه ی ایران آشنا ساخت و در یک قالب مدون آموزشهای تخصصی را ارائه داد.

در سطح سوم، بهره ای که عموم جامعه از ایمن سازی محیط های آموزشی و نیز فارغ التحصیلان آموزش دیده در راستای پیشگیری و درمان می برند، مطرح بوده و شاید مهمترین کارکرد و برآیند آموزشی نیز در همین بخش نهفته باشد.

واقعاً چند روانشناس و یا متخصص علوم رفتاری و اجتماعی را سراغ داریم که در زمان تحصیل در دانشگاه رفتار با معتادان و درمان آنان را فرا گرفته باشند ؟

شاید اغراق نباشد که بگوئیم پیدا کردن معتادانی که مصرف خود را در دانشگاه شروع کرده اند بیشتر از متخصصین درمان اعتیاد هستند که حتی تخصص محدود خود را نه از راه آموزش آکادمیک بلکه از راه تجربه ی بالینی کسب کرده اند که هرگز نیز به محک تجربه و آزمون جدی نیز سنجیده نشده است، آموخته اند.

نگاهی به پیشینه ی بحث در سایر کشورها خصوصاً کشورهای توسعه یافته نشان می دهد، جدای از مراکز ملی خود، در سطح دانشگاهها نیز مراکز تخصصی پژوهش و آموزش پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وجود داشته و در چارچوب پروژه ها ی ملی خدمات خود را ارائه می دهند.

کشور ما نیز به عنوان یک کشور در معرض خطر و آسیب پذیر از بابت سوءمصرف مواد بایستی برنامه ای مدون برای گروه های خاص اجتماعی و به خصوص جامعه ی دانشگاهی داشته باشد .

نظر شما در مورد مصرف مواد در بین دانشجویان چیست ؟ ما را از نظرات ارزشمند خود آگاه کنید . چند دانشجوی مصرف کننده می شناسید ؟

ایمیل:family@ tebyan.net 

نویسنده: دکتر عزت ا... نیکو زاده - تبیان

برای انجام مشاوره اعتیاد اینجا را کلیک کنید.

مقالات مرتبط :

 « من هرگز معتاد نمی شوم »

می کشمت پدر!!

مردی که 40 هزار قرص اکستازی خورده

اکستازی ؛ جادوی مرگ در قرن کنونی 

اکستازی؛ انتخاب سوم

منبع : tebyan.net