برای خواندن مقاله ی قبل ( کنترل خشم در اعتیاد )  اینجا را کلیک کنید.

 سوء مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن ، بواسطۀ مؤلفه‌هائی همچون مزمن بودن ، ‌پیشروندگی و عودکنندگی بالا ، یکی از چالشهای اساسی و در اصطکاک روزافزون با نهادهای اجتماعی ـ قانونی بوده و می‌تواند در تضعیف بنیان های جامعه اثرگذار باشد .

 به نظر می‌رسد ، بنا به دلایل خاص جغرافیائی ، سیاسی ،‌ اجتماعی ، و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نسبت به ترانزیت و مصرف مواد مخدر آسیب‌پذیری بالائی دارد ، از جملۀ این مواد به مؤلفه های زیر می توان اشاره کرد :

2- قرار گرفتن در مسیر ترانزیت شرق به غرب

3- فقدان اراده ی دولت مرکزی افغانستان و نیز دولت های مؤثر در آن کشور ، جهت کشت و تولید

4- پشت سرگذاشتن جنگ فرسایشی هشت ساله بلافاصله پس از دگرگونی نظام کشوری و تبعات و تخریبهای اقتصادی ـ انسانی ـ اجتماعی و نیز مهاجرتهای ناخواسته ناشی از جنگ

 مرور اجمالی یک ربع قرن مبارزه در کشور ما، فراز و نشیب‌های فراوانی در برخورد با معتادان را نشان می‌دهد . هر یک از دستگاههای انتظامی ـ قضائی ـ درمانی ـ نظارتی و سیاستگذاری ، به فراخور رویکردهای مورد قبول خود ، میزان آشنائی با فرهنگ بومی ،‌ مطالعات سایر کشورها و نیز در برخی مواقع مصلحت‌اندیشی ، مواضع متفاوتی را در برخورد با اعتیاد و معتادان اتخاذ کرده‌اند ، برای مثال نظام بهداشتی ـ درمانی کشور با طرح مباحثی از قبیل اینکه «اعتیاد بیماری است» و یا «چون معتاد مجرم است ، پس نمی‌توان اقدام فراگیری انجام داد» همواره در بیان اقدامات و نیز اتخاذ سیاستهای اجرائی با احتیاط عمل و از روشهای مورد قبول خود از جمله مراجعین به اورژانسها ، ‌مراکز خود معرف و ... در مورد جامعه ی هدف قضاوت نموده است و یا با استفاده از نمونه‌هایی بسیار محدود، میزان تعمیم‌دهی خود را بسیار گسترش داده‌ است .

و نیز مراجع انتظامی ، با لحاظ نمودن امنیت اجتماعی به عنوان اولویت، همواره به اعتیاد و معتادان به عنوان مظاهر پلشتی و زشتی و نیز قانون شکنی نگریسته اند و در چارچوبی انتظامی، اقدامات قهری و توأم با یک دیسیپلین خشک و قراردادی را پیشنهاد داده اند .

 در هر صورت ، به همان نسبت که برخورد قهری با معتادان توجیه علمی ندارد، در یک رویکرد واقع‌گرایانه ، تلقی اعتیاد همچون بیماری دیابت بسیار خطرناک و گویای ضعف و عجز سیستم فرهنگی ـ بهداشتی ـ درمانی کشور در پیشگیری و درمان است.

 با نگاهی به گذشته و بررسی عملکرد مراجع مرتبط ، الزام وجود برخی اطلاعات پایه و اساسی در کنار مدیریتها و ادوات مبارزه ضروری می نماید ، ما اکنون با توده‌ای از تجارب ارزشمند ، نیک می‌دانیم که برخوردهای سخت افزاری ،‌ جبران‌کنندۀ کاستی‌های نرم‌افزاری نیست. از جمله این کاستی‌ها و از ضروری‌ترین آنها آگاهی از دامنۀ مصرف و میزان شیوع و بروز اعتیاد است.

 علیرغم هزینه‌های هنگفت جهت کنترل ترانزیت و دستگیری و نگهداری معتادان ، متأسفانه تاکنون آمار دقیقی که مورد قبول همگان باشد ، در کشور وجود نداشته و ندارد . البته کارهائی محدود اما توأم با ایراداتی تاکنون انجام پذیرفته مثل بررسی همه‌گیری شناسی اعتیاد در کشور براساس مراجعین به اورژانسها و یا نمونه‌گیری محدود از چند استان که قطعاً در تعمیم‌دهی نتایج مشکلاتی را داشته است.

 با لحاظ نمودن مطالعات فوق‌الذکر و بررسی تطبیقی برخی پارامترهای آماری از جمله ورودیهای به زندانها، و مراکز خود معرف، لزوم اقدامی جامع در خصوص همه گیرشناسی اعتیاد بیش از پیش ضروری می نماید.

با توجه به این واقعیت ها ، به نظر شما ، اعتیاد جرم است یا بیماری ؟ نظر خود را به ما منعکس کنید .

bxs1

 مقالات مرتبط :

عوامل محافظت کننده و خطر آفرین در سوء مصرف مواد     

مرگ حتی با یک بار مصرف قرص های روانگردان

اکستازی و ممنوعیت جهانی  

خطر، در کمین است         

بلای هستی سوز !    

وابسته به نابودی    

منبع : tebyan.net