نحوه ی برخورد با رفتارهای روزمره نوجوانان(2)
قسمت اول(ریزببین !!)در ادامه ی مباحث مقاله ی پیش،به ذکر دو مثال از رفتارهای روزمره ی نوجوانان که سبب اختلاف باوالدین می شود می پردازیم.والدین: فرزند ما هیچگاه نمیتواند مخالفت با خواستههایش را قبول کند.روانشناس: منظورتان چیست؟ میتوانید مثالی بزنید؟والدین: ما نمیتوانیم به او «نه» بگوییم. اگر همیشه به خواستههای او عمل کنیم، مشکلی در رفتار او بروز نمیکند، ولی وقتی به او میگوییم که نمیتواند هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد، افسرده میشود و نق میزند و نمیتواند گفته ی ما را بپذیرد. پسرمان سراسر هفته ی گذشته از ماشین ما استفاده میکرد، دیشب هنگامی که مجدداً تقاضای ماشین کرد و ما رد کردیم ناراحت شده و با ما مشاجره کرد.روانشناس: او به شما چه گفت؟والدین: او با ناراحتی گفت که ما خسیس هستیم ولی سایر والدین به فرزنداناشان اجازه میدهند هر موقع که خواستند از ماشین آنها استفاده کنند. او همچنین گفت که ما همیشه ماشین را در اختیار برادرش قرار میدادیم ولی محدودیتهای بیشتری در مورد او اعمال میکنیم. ما برخورد منصفانهای نداریم و موقعیت او را درک نمیکنیم.روانشناس: شما چکار کردید؟والدین: ما به او گفتیم که به ماشین احتیاج داریم و او نمیتواند هر موقع که هوس کرد از آن استفاده کند. خرج استهلاک ماشین زیاد است و فقط برای مواقع ضروری است و او باید در سایر موارد از وسایل نقلیه ی عمومی استفاده کند. استفاده از ماشین برای پرسه زدن در خیابانها درست نیست. پس از مدتی مباحثه ی منطقی در مورد اینکه چرا نمیتوانیم ماشین را به او بدهیم، ناراحت شدیم که چرا او نمیتواند ما را درک کند.روانشناس: بعد چه اتفاقی افتاد؟والدین: چون همیشه حاضر جواب بود و دلایل ما را نمیپذیرفت، کارمان به مشاجره کشید و پس از مدتی از این دعواها خسته شدیم و کلید ماشین را به او دادیم و از او خواستیم هر جا که میخواهد برود تا این مشاجره خاتمه یابد.از این مثال چه درسی میتوان آموخت؟در مثال بالا اگر این پسر به حرف والدینش گوش میداد، از اتومبیل استفاده نمیکرد. او با عصبانی کردن آنها و بیتوجهی به جواب منفی آنها از اتومبیل استفاده کرد. دلیل اینکه چنین رفتاری بروز میکند (و ادامه مییابد) این است که این برخورد برای آنها نتیجهبخش بوده است.اجازه دهید مثال دیگری بزنیم. کودکی است که برای کوچکترین همکاری جرو بحث میکند و هر بار که چیزی از او خواسته میشود به بهانههای مختلف شانه خالی میکند.والدین: هر بار که از دخترمان میخواهیم کاری انجام دهد او اعتراض میکند که من برده شما نیستم. چرا باید این کار را بکنم؟ برادرم این کار را نمیکند. شما همیشه مرا وادار میکنید تا کارها را انجام دهم. ما کارهای زیادی را در خانه به او واگذار نکردهایم ولی با وجود این، هر بار که چیزی از او میخواهیم یا آن را پشتگوش انداخته و انجام نمیدهد و یا جان ما را به لب میرساند.روانشناس: منظورتان چیست؟ میتوانید مثالی بزنید.والدین: یک شب از او خواهش کردیم تا سطل زباله را بیرون بگذارد. او غرولندکنان سطل زباله را به روی زمین کشید و اتاق را کثیف کرد.روانشناس: ولی او سرانجام سطل را بیرون گذاشت؟والدین: بله ولی با غرغر و اعتراض که چرا کاری را که نمیخواهم انجام دهم از من میخواهید.روانشناس: پس از آن شما چه کردید؟والدین: سعی کردیم گلههای او را نادیده بگیریم ولی او دستبردار نبود لذا برایش توضیح دادیم که چه زحماتی برای او کشیدهایم. از او پرسیدیم اگر کاری از ما بخواهد و ما نق بزنیم و اعتراض کنیم او چه احساسی خواهد داشت. به او گفتیم در برابر کارهایی که ما برای او میکنیم انجام چند کار ناچیز در خانه وظیفه ی سنگینی نیست. او به غرغر کردن خود ادامه داد و ما را عصبانی کرد و به اتاق خود رفت.در موقعیتهای فوق، درخواست من از والدین این بود که رفتار فرزندشان را تحلیل کنند. آنها نباید فقط به وجود یک رفتار نگاه کنند (خودخواهی در مثال اول و غر زدن و بدخلقی در مثال دوم) بلکه باید به رویدادهای قبل از یک رفتار و پیامدهای پس از آن نیز توجه کنند.
الف← | ب ← | ج← |
پیشینه | رفتار | نتیجه |
رد شدن درخواست نوجوان برای استفاده از ماشین | اصرار در درخواست و مشاجره | موفق میشود از ماشین استفاده کند |
والدین از فرزند خود درخواست میکنند در کار منزل به آنها کمک کند | فرزند آنها اعتراض کرده و گله میکند | والدین ناراحت میشوند |
منبع : tebyan.net
گردآوری توسط بخش اصول تربیتی نوجوان سایت آکاایران